• LinkedIn
  • Instagram
تماس با من : 09122091575
آرش علیزاده نیری - وکیل پایه یک دادگستری
  • خانه
  • درخواست وکیل
    • وکیل دعاوی بانکی
    • وکیل جرایم رایانه ای
    • وکیل متخصص قراردادها
    • وکیل رمز ارز
    • وکیل دعاوی ملکی و ثبتی
    • وکیل متخصص شرکت های تجاری
  • شرکت داری حرفه ای
  • لابراتوار فارنزیک
  • قرارداد ساز
  • مقالات دادنامه ها آرا وحدت رویه
  • درباره من
    • ارتباط با من
  • جستجو
  • منو منو
اسناد, املاک, دعاوی ملکی و ثبتی, مقالات

ابطال اسناد ماده ۱۴۷ ثبت : چالش‌ها و راهکارها

ابطال اسناد ماده ۱۴۷ ثبت : چالش‌ها و راهکارها

مقدمه :

ماده ۱۴۷ قانون ثبت اسناد و املاک، راهکاری برای حل مشکل فقدان سند رسمی برای املاکی بوده که سابقه تصرف و اعیانی داشته اند و مدعی ثبت با افراد دیگری در مالکیت اختلاف نداشته باشند. با این حال، صدور سند مالکیت بر اساس این ماده، گاه با چالش‌هایی همراه بوده و منجر به طرح دعاوی ابطال سند در مراجع قضایی می‌شود.

در این مقاله، به بررسی این چالش‌ها و راهکارهای پیش روی آن می‌پردازیم.

موارد قابل اعتراض در اسناد ماده ۱۴۷

  • عدم احراز شرایط قانونی : فقدان سابقه تصرف و اعیانی، عدم تطابق مشخصات ملک با سند، و عدم ارائه مدارک و مستندات کافی از جمله مواردی هستند که می‌توانند به ابطال سند منجر شوند.
  • غصب و تصرف عدوانی : اگر سند بر اساس تصرف غاصبانه و غیرقانونی اخذ شده باشد، مالک واقعی می‌تواند با اثبات این موضوع، خواهان ابطال سند شود.
  • جعل و تزویر : در صورت اثبات جعلی بودن مدارک و مستندات ارائه شده به هیئت حل اختلاف، سند صادره باطل خواهد شد.
  • عدم رعایت تشریفات قانونی : عدم ابلاغ به ذینفعان، عدم انتشار آگهی و سایر تشریفات قانونی می‌تواند از موجبات ابطال سند باشد.
ابطال اسناد ماده ۱۴۷ ثبت : چالش‌ها و راهکارها

ابطال اسناد ماده ۱۴۷ ثبت : چالش‌ها و راهکارها

مرجع صالح برای رسیدگی به دعوی ابطال

دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک، مرجع صالح برای رسیدگی به دعوی ابطال سند صادره بر اساس ماده ۱۴۷ قانون ثبت است.

خواهان می بایست با ارائه دادخواست و مدارک و مستندات محکمه پسند، دلایل خود را برای ابطال سند و ورود ضرر را به اثبات برساند.

نکات مهم

  • برای ابطال اسناد با منشا ماده ۱۴۷ و ۱۴۸ قانون ثبت می بایست اسناد دقیق منشا صدور سند مورد درخواست ابطال قرار بگیرند.
  • مهلت اعتراض به آرای هیئت حل اختلاف موضوع ماده ۱۴۷، دو ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی است.
  • اثبات جعلی بودن مدارک و مستندات، قوی‌ترین دلیل برای ابطال سند است.
  • در صورت اثبات بطلان سند، سند مالکیت قبلی به قوت خود باقی خواهد ماند.

راهکارها

  • دقت در احراز شرایط قانونی قبل از تقاضای صدور سند از طریق ماده ۱۴۷
  • ارائه مدارک و مستندات قوی و معتبر به هیئت حل اختلاف
  • نظارت دقیق مراجع قضایی در رسیدگی به دعاوی ابطال سند
  • اصلاح قانون ثبت و رفع ابهامات موجود در ماده ۱۴۷ که با قانون تعیین تکلیف اراضی فاقدسند رسمی تا حدی انجام شده است.

توجه

به طور کل در کلیه موضوعات حقوقی می بایست پس از بررسی مستندات نسبت به ارایه راهکار اقدام نمود و مطالب ارایه شده به طور کلی بوده وتوصیه می گردد برای حل مشکلات حقوقی خود با وکیل متخصص مشورت نمایید.

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

 

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

وکیل متخصص دعاوی ملکی ، ثبتی و سرقفلی

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز

1403/01/25/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/04/property-document.jpg 800 1200 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-04-13 00:08:512024-04-10 14:41:19ابطال اسناد ماده ۱۴۷ ثبت : چالش‌ها و راهکارها
اجرای ثبت, دادنامه, دعاوی بانکی, رای وحدت رویه

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع قابل استماع بودن دعوای ابطال مزایده و سند انتقال اجرایی

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع قابل استماع بودن دعوای ابطال مزایده و سند انتقال اجرایی

مقدمه

جلسه هیأت ‌عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۱۷/۱۴۰۲ ساعت ۸ روز سه‌شنبه، مورخ ۱۴۰۲/۱۲/۸ به ‌ریاست حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای محمّدجعفرمنتظری، رئیس محترم دیوان ‌‌عالی ‌‌کشور، با حضور حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای سیدمحسن موسوی، نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور و با شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای ‌معاون کلیه شعب دیوان‌عالی‌کشور، در سالن هیأت‌ عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید، قرائت گزارش ‌پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت‌ کننده در خصوص این پرونده و استماع نظر نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور که به ‌ترتیب‌ ذیل منعکس ‌می‌گردد، به ‌صدور رأی وحدت‌ رویه ‌قضایی شماره ۸۴۵ ـ ۱۴۰۲/۱۲/۸ منتهی گردید.

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع قابل استماع بودن دعوای ابطال مزایده و سند انتقال اجرایی

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع قابل استماع بودن دعوای ابطال مزایده و سند انتقال اجرایی

الف) گزارش پرونده

به استحضار می‌رساند، آقای ……….. وکیل محترم دادگستری، با اعلام اینکه از سوی شعب هفتم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام و یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان، در خصوص قابلیت استماع یا عدم استماع دعوای ابطال مزایده و سند رسمی انتقال پس از احراز صحت جریان مزایده موضوع ماده ۱۴۳ قانون اجرای احکام مدنی، آراء مختلف صادر شده، درخواست طرح موضوع را در هیأت عمومی نموده است که گزارش امر به شرح آتی تقدیم می‌شود:

الف) به حکایت دادنامه شماره ۹۹۰۹۹۷۰۸۴۳۱۰۰۲۶۵ ـ ۱۳۹۹/۳/۲۶ شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی ایلام، در خصوص دادخواست آقای امیرفرخ… به طرفیت آقای مجید … به خواسته ابطال عملیات اجرایی و مزایده پرونده اجرایی و ابطال سند انتقال اجرایی، چنین رأی داده است:

«…

۱ـ حسب ماده ۷۴ قانون اجرای احکام مدنی، ارزیابی اموال توقیف شده لزوماً می‌بایست توسط کارشناس رسمی دادگستری صورت گرفته و در صورت نبودن کارشناس رسمی، ارزیاب از بین اشخاص معتمد و خبره معین گردد، لکن علی‌رغم وجود کارشناس رسمی در استان، قاضی محترم اجرای احکام مدنی از کارشناسی [کارشناس] خبره جهت ارزیابی ملک استفاده نموده است که مغایر قانون است.

۲ـ هرچند برابر ماده ۱۹ قانون کارشناسان، مدت اعتبار نظریه کارشناسی ۶ ماه است و بعد از سپری شدن مدت ۶ ماه کارشناسی باطل و بلااثر است، لکن در صورتی که قیمت املاک دفعتاً و قبل از سپری شدن مهلت ۶ ماه، تغییر یابد، امکان ارزیابی مجدد ملک وجود دارد که در پرونده امر، محکوم‌علیه چند روز قبل از اتمام این مهلت و قبل از شروع به مزایده، درخواست ارزیابی مجدد داشته است که به آن توجه نگردیده است.

۳ـ وکالتنامه وکیل محکوم‌علیه ضّم پرونده اجرایی نبوده و نظریه کارشناسی ارزیابی ملک به ایشان ابلاغ قانونی گردیده است، حال آنکه اصل بر این است که وکیل در دعوا، وکیل در اجرا محسوب نمی‌گردد مگر اینکه این مهم در وکالت‌نامه تصریح شده باشد که در مانحن‌فیه، نه وکالت‌نامه ضم پرونده اجرایی گردیده و نه وکالت در اجرای وکیل احراز شده است.

۴ـ حسب ماده ۱۴۴ قانون اجرای احکام مدنی، در مزایده و فروش اموال غیرمنقول، مالک می‌تواند ظرف ۲ ماه از تاریخ مزایده، با پرداخت محکوم‌به و هزینه‌های اجرایی مانع از انتقال ملک به محکوم‌له گردد، حال آنکه محکوم‌علیه در جلسه مزایده حضور نداشته و این مهم نیز به صوررت قانونی (الصاق) به ایشان ابلاغ گردیده است.

۶ ـ محکوم‌له در پرونده اجرایی تقاضای انتقال سند ملک به میزان طلب خود را داشته است، لکن واحد اجرای احکام مدنی، دستور انتقال تمامی سهم محکوم‌علیه را صادر نموده است.

۷ـ محکوم‌له می‌بایست ده درصد از ثمن مزایده را فی‌المجلس پرداخت نماید، حال آنکه این مهم رعایت نگردیده و واحد اجرای احکام مدنی با اعتراض از جانب محکوم‌علیه نسبت به این موضوع و بعد از انتقال سند، اقدام به وصول مبلغ مزبور از محکوم‌له نموده است.

۸ ـ آگهی مزایده نوبت دوم در محل فروش الصاق نگردیده است، حال آنکه این مهم وفق ماده ۱۲۳ از قانون فوق، تکلیف قانونی است.

۹ـ حسب ماده ۱۳۷ قانون فوق، در آگهی مزایده، نوبت اول یا دوم بودن مزایده می‌بایست درج گردد، حال آنکه این مهم در هیچ یک از اگهی‌های اول و دوم رعایت نگردیده است.

۱۰ـ حسب ماده ۱۱۹ قانون فوق، فاصله انتشار آگهی مزایده تا روز فروش نباید کمتر از ده روز و بیشتر از یک ماه باشد، حال آنکه این فاصله در مزایده نوبت اول بیش از یک ماه است.

۱۱ـ حسب بندهای ۵ و ۶ ماده ۱۳۸ قانون فوق، در آگهی‌های مزایده نوبت به این مهم که ملک مشاع است یا مفروز و اینکه چه مقدار از آن فروخته می‌شود می‌بایست اشاره گردد، حال آنکه این موارد در آگهی مزایده نوبت اول درج و رعایت نگردیده است. علیهذا نظر به موارد و مراتب فوق، تشریفات برگزاری مزایده رعایت نشده است و صحت جریان مزایده برای دادگاه مورد تردید است و حسب مفهوم ماده ۱۴۳ قانون اجرای احکام مدنی، بطلان مزایده نوبت‌های اول و دوم مورخ‌های ۱۳۹۵/۶/۱۳ و ۱۳۹۸/۸/۱۹ و بطلان نقل و انتقالات صورت گرفته صادر و اعلام می‌گردد.

رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه‌های تجدیدنظر استان ایلام می‌باشد.»

 

با تجدیدنظرخواهی از این رأی، شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام به موجب دادنامه شماره ۹۹۰۹۹۷۸۴۲۵۷۰۰۶۷۸ ـ ۱۳۹۹/۵/۲۸، چنین رأی داده است:

«… تجدیدنظرخواهی…، وارد و موجّه است؛

هرچند تخلفات عدیده قابل تأمل و تأسف در حین اجرای احکام واقع شده است و دادرس محترم دادگاه بدوی به شرح گزارش تهیه شده از پرونده اجرای احکام … به نحو مبسوط و دقیق بیان نموده‌اند … لیکن چون مزایده بیع قضایی محسوب که شرایط نحوه برگزاری و مراحل کنترل قضایی آن به نحو مبسوط در قانون اجرای احکام بیان شده است لذا ایرادات به عمل آمده بایستی در حین اجرای حکم مطرح و مورد پذیرش اجرای احکام قرار گیرد و پس از انجام مزایده و انتقال سند در راستای استحکام اسناد رسمی و اجرای اصل صحت مزایده مسموع نیست.

از طرفی بیع قضایی (مزایده) تنها در صورت فقدان شرایط اساسی مندرج در ماده ۱۹۰ قانون مدنی قابل ابطال است و شرایط شکلی و تشریفاتی اجرای مزایده در حین انجام بیع قضایی نمی‌تواند باعث بطلان آن گردد بنابراین دعوای عینی راجب [راجع به] مال که عبارت است از تقاضای ابطال مزایده جهت استرداد عین مال نمی‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد برخلاف دعوای دینی که ممکن است از حیث جبران خسارت قابلیت رسیدگی داشته باشد.

مستنداً به مواد ۲ قانون آیین دادرسی مدنی و ۱۴۳ و ۱۴۴ قانون اجرای احکام ضمن پذیرش تجدیدنظرخواهی به عمل آمده و نقض رأی معترض‌عنه قرار عدم استماع دعوای بدوی صادر و اعلام می‌گردد. این قرار قطعی است.»

ب) به حکایت دادنامه شماره ۹۶۰۹۹۷۶۶۲۸۰۰۰۸۳۰ ـ ۱۳۹۶/۸/۱۴ شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی رومشکان، در خصوص دعوای آقایان منصور … و حسین … به طرفیت آقای شیخ‌ احمد … به خواسته ابطال مزایده و ابطال انتقال سند، چنین رأی داده است:

«… برای برگزاری مزایده دوم با توجه به عدم خریداری ملک پس از برگزاری مزایده برابر مطالعه پرونده‌های استنادی از جانب شعبه اجرای احکام چند موضوع قابل ملاحظه است:

اول، اعتبار کارشناسی در خصوص مزایده‌های‌ اجرای احکام برابر تبصره ماده ۱۹ قانون کارشناسان اعتبار کارشناس تعیین قیمت شش ماه است، حال آنکه انتقال در ما‌نحن‌فیه حدود دو سال بعد انجام شده است. دوم، در پرونده اجرای احکام خوانده دعوا در آن پرونده حتی بیان داشته است که مال معرفی شده را نیاز نداشته و بیان کرده که این مال را نمی‌خواهد اما با گذشت زمان حدود یک‌سال درخواست مطالبه اصل مال را کرده و حال آنکه برابر ماده ۱۳۲ قانون اجرای احکام مدنی در صورتی که پس از مزایده دوم مال به فروش نرود، می‌بایست به مالک مسترد گردد.

لذا بنا به مراتب فوق‌الذکر، دعوای خواهان‌ها را وارد دانسته و مستنداً به ماده ۱۳۲ قانون اجرای احکام مدنی و ماده ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی حکم به پذیرش دعوای خواهان و ابطال مزایده انجام شده و ابطال سند انتقال یافته در جریان مزایده به شماره … صادر و اعلام می‌گردد.

رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدید نظر استان لرستان می‌باشد.»

 

پس از تجدیدنظرخواهی از این رأی، شعبه یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان به موجب دادنامه شماره ۹۷۰۹۹۷۶۶۱۶۹۰۰۰۴۸ ـ ۱۳۹۷/۲/۲ چنین رأی داده است:

«… نظر به این که محتویات پرونده اجرایی حاکی از آن است که تجدیدنظرخوانده به پرداخت و استرداد ثمن معامله و خسارت تأخیر تأدیه آن محکوم گردیده است و آقای منصور … (شخص ثالث) نسبت به معرفی مال خود جهت استیفای محکوم‌به، به جای محکوم علیه آقای حسین… در جریان اجرای حکم اقدام نموده است و ملک معرفی شده توسط کارشناس منتخب مورد ارزیابی و قیمت گذاری قرار گرفته است و طرفین به نظریه کارشناسی اعتراضی نداشته‌اند و مزایده با رعایت تشریفات قانونی انجام شده است و در مزایده نوبت اول نیز مالک ملک آقای منصور… شرکت داشته و به دلیل عدم خریدار، مزایده تجدید شده است و چون در مرحله دوم نیز ملک توقیف شده خریدار نداشته بر اساس مقررات اجرای احکام به منظور جلوگیری از انتقال ملک به محکوم‌له به مالک آقای منصور… ابلاغ شده است تا ظرف دو ماه جهت پرداخت کلیه بدهی و خسارت و هزینه‌های اجرایی اقدام نماید که با وصف ابلاغ، مشارالیه نسبت به این امر اقدام ننموده‌اند و متعاقب آن به میزان محکوم‌به از محل مال توقیف شده (سند مالکیت به مقدار ۱/۸۰ سهم از ۶ سهم) به محکوم‌له منتقل شده است.

لذا با توجه به اینکه بر نحوه اقدامات اجرایی اشکالی وارد نمی‌باشد و دادگاه با احراز صحت جریان مزایده نسبت به انتقال سند به نام تجدیدنظرخواه (محکوم‌له اجرایی) اقدام نموده است و مالک ملک نیز در زمان عملیات اجرای حکم بر اقدامات اجرایی و قیمت‌گذاری آن اعتراضی نداشته است. به نظر این دادگاه تجدیدنظرخواهی وارد می‌باشد و مستنداً به مواد ۱۹۷ و ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، دادنامه تجدیدنظرخواسته نقض و حکم به بطلان دعوای خواهان بدوی صادر و اعلام می‌نماید. …»

چنانکه ملاحظه می‌شود، شعب هفتم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام و یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان، در خصوص استماع دعوای ابطال مزایده و سند رسمی انتقال پس از احراز صحت جریان مزایده موضوع ماده ۱۴۳ قانون اجرای احکام مدنی، اختلاف‌نظر دارند؛

به طوری که شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام دعوای مذکور را به رغم تخلفات حادث شده در روند عملیات اجرایی و مزایده قابل استماع ندانسته، ولی شعبه یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان در مورد مشابه، آن دعوا را قابل استماع دانسته و با ورود در ماهیت دعوی عملیات مزایده و ابطال سند انتقال اجراییه، رأی بدوی را نقض و رأی ماهیتی صادر کرده است.

بنا به مراتب، در موضوع مشابه، اختلاف استنباط محقق شده است، لذا در اجرای ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی، طرح موضوع در جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور درخواست می‌گردد.

معاون قضایی دیوان عالی کشور در امور هیأت عمومی ـ غلامرضا انصاری

ب) نظریه نماینده محترم دادستان کل کشور

احتراماً، در خصوص پرونده وحدت رویه قضایی شماره ۱۷/۱۴۰۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور، راجع به اختلاف رویه حادث شده بین شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام و شعبه یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان در خصوص «قابلیت استماع یا عدم استماع دعوای ابطال مزایده و سند رسمی انتقال پس از احراز صحت جریان مزایده موضوع ماده ۱۴۳ قانون اجرای احکام مدنی» به نمایندگی از دادستان محترم کل کشور به شرح زیر اظهار عقیده می‌نمایم:

۱. قانون گذار در قانون اجرای احکام مدنی مقررات خاصی را برای انجام عملیات اجرایی احکام دادگاه ها و اعتراض به اقدامات اجرایی مقرر کرده است. این مقررات آمره بوده و مستفاد از ماده ۲۴ قانون اجرای احکام مدنی و ذیل ماده ۸ قانون آیین دادرسی مدنی که حسب آنها هیچ مرجعی حتی مرجع صادر‌کننده رأی و یا مراجع بالاتر به جز در مواردی که قانون پیش‌بینی نموده است، نمی تواند از اجرای رأی دادگاه جلوگیری و یا عملیات اجرایی دادگاه را ابطال یا تعطیل یا قطع نماید و یا موجبات تأخیر آن را فراهم کند و به موجب ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) سایر مراجع رسمی و دولتی با قید مجازات از این امر ممنوع شده اند.

۲. قانونگذار در این مقررات برای انتظام امور اجرایی احکام دادگاه ها، در جای جای قانون اجرای احکام مدنی از جمله ماده ۷۵ و ۱۳۶ و ۱۴۶ و ۱۴۲ و ۱۴۷ تشریفات و مهلت های خاصی را برای اعتراض به اقدامات اجرایی پیش‌بینی کرده است و هر یک از طرفین اجرا و حتی ثالث باید اعتراض خود را بر اساس این مقررات مطرح نماید. وقتی که در مهلت قانونی به اقدامات اجرایی و عملیات اجرا از سوی طرفین اعتراضی مطرح نمی‌شود و یا وقتی که اعتراض می‌شود و اعتراض مردود اعلام می‌شود، تصمیم دادگاه در این موارد از جمله تأیید صحت جریان مزایده و صدور دستور انتقال سند رسمی قطعی بوده و در مقررات قانونی حق اعتراض به این تصمیم پیش‌بینی شده و صرف اینکه مزایده از سوی قاضی اجرای احکام تأیید شده است، نباید نافی اعمال مقررات آمره در مزایده ای که برخلاف تشریفات قانونی انجام شده است، باشد. لازم به ذکر است که قانون اجرای احکام مدنی هیچ حکمی مبنی بر عدم پذیرش دعوای ابطال مزایده و آثار ناشی از آن نداشته و بدون تجویز قانون نمی توان دعاوی مطروحه را غیرقابل استماع دانست.

لذا با لحاظ وجود موارد متعدد مبنی بر عدم رعایت تشریفات مزایده و ضرورت جلوگیری از تضییع حقوق اشخاص و تأکید بر اجرای مقررات آمره قانون اجرای احکام مدنی عقیده به تأیید رأی شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر استان لرستان دارم.

ج) رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۴۵ ـ ۱۴۰۲/۱۲/۸ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

مطابق ماده ۱۴۳ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶/۸/۱، صدور دستور انتقال و تملیک مال مورد مزایده، مترتب بر اجرای صحیح مقررات و تشریفات برگزاری مزایده و احراز صحت انجام آن توسط دادگاه است، لذا در صورت وجود تخلفات مؤثر در فرآیند برگزاری مزایده، مقررات ماده قانونی یاد شده، مانع از استماع دعوای ابطال مزایده و سند انتقال اجرایی نیست و در اجرای مواد ۲ و ۳ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، دادگاه مکلف به رسیدگی به دعوای اقامه شده از سوی شخص ذی‌نفع می‌باشد.

بنابه‌مراتب، رأی شعبه یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان تا حدی که با این نظر مطابقت دارد با اکثریت آراء اعضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور، صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود.

این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

محمد جعفـر منتظری ـ رئیس هیأت عمومی دیوان عالی کشور

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

متخصص در دعاوی بانکی

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز ( تهران )

1403/01/23/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/04/ray-vahdat-845-1.jpg 623 800 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-04-11 00:08:512024-06-23 16:26:02رأی وحدت رویه شماره ۸۴۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع قابل استماع بودن دعوای ابطال مزایده و سند انتقال اجرایی
اجرای ثبت, دادنامه, دعاوی بانکی, رای وحدت رویه

رأی وحدت رویه شماره ۷۸۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور

رأی وحدت رویه شماره ۷۸۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور

مقدمه

جلسه هیأت ‌عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۵۱/۹۸ رأس ساعت ۸:۳۰ روز سه‌شنبه مورخ ۱۳۹۸/۹/۲۶ به ‌ریاست حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای سیداحمد مرتضوی مقدم رئیس محترم دیوان ‌‌عالی ‌‌کشور و با حضور جناب آقای محمد علمی نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور و شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای ‌معاون کلیه شعب دیوان‌عالی‌کشور، در سالن هیأت‌ عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش ‌پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت‌‌کننده در خصوص مورد و استماع نظر نماینده دادستان محترم ‌کل‌ کشور که به ‌ترتیب‌ ذیل منعکس ‌می‌گردد، به ‌صدور رأی وحدت‌ رویه ‌قضایی شماره ۷۸۴ـ ۱۳۹۸/۹/۲۶ منتهی گردید.

رأی وحدت رویه شماره ۷۸۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور

رأی وحدت رویه شماره ۷۸۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور

الف: گزارش پرونده

احتراماً معروض می‌دارد: طبق گزارش رئیس محترم شعبه چهل و سوم دیوان عالی کشور در مورد ابطال عملیات اجرایی در پرونده‌های اجرایی ادار ۀ ثبت که با درخواست رفع توقیف همراه می‌باشند از سوی این شعبه و شعبه سوم دیوان عالی کشور آراء متفاوت صادر شده است که جریان امر به شرح زیر است:

الف) حسب محتویات پرونده ۹۵۰۰۰۳ شعبه سوم دیوان عالی کشور، در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۱۵ یدالله… به وکالت از یونس… علیه وحید… و جواد… در دادگستری مرند اقامه دعوی و درخواست رسیدگی و صدور حکم به ابطال عملیات اجرایی موضوع پرونده ۹۳۰۰۱۳۷ اداره ثبت مرند و توقیف آن را کرده است و توضیح داده وحید… در قبال طلب خود از جواد… یک دستگاه کانتینر شماره شهربانی ۲۵ـ۷۳۴ع۱۶ را توقیف نموده در حالی که خودرو مزبور در مورخه ۸۹/۱۲/۱۲ به موکل واگذار شده است و او مالک است.

شعبه چهارم دادگاه عمومی مرند به آن رسیدگی و طی دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۴۱۵۳۹۰۱۳۵۲ـ ۹۴/۱۱/۲۴ مستنداً به ماده ۱۶۹ آیین‌نامه اجرایی مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا مرجع رسیدگی به اعتراض ثالث نسبت به عملیات اجرایی ثبت و ابطال آن را در صلاحیت اداره ثبت مرند دانسته و با صدور قرار عدم صلاحیت پرونده را در اجرای ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی به دیوان عالی کشور ارسال نموده است.

هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده طبق دادنامه ۱۰۰۰۱۹ ـ ۹۵/۱/۲۴ چنین رأی می‌دهند:

«با توجه به خواسته و توضیحات خواهان در دادخواست تقدیمی قرار صادره از دادگاه منطبق با محتویات پرونده و قوانین موضوعه است و طبق ماده ۸ قانون اصلاح بعضی از قوانین ثبتی و ماده ۱۶۹ آیین‌نامه اجرای مفاد اسناد رسمی رسیدگی به شکایت در صلاحیت رئیس ثبت اسناد و املاک مربوطه است.

مستنداً به ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی قرار صادره نتیجتاً تأیید می‌گردد.»

ب) بر اساس محتویات پرونده ۹۸۰۴۶۵ شعبه چهل و سوم دیوان عالی کشور، شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی مریوان طی دادنامه شماره ۲۰۱۷۵۳ـ۹۸/۶/۱۰ در خصوص دعوی مطروحه از سوی خواهان به طرفیت خواندگان به خواسته اعتراض به توقیف یک دستگاه اتومبیل پراید و با ادعای مالکیت نسبت به آن که خودرو مذکور از سوی شهرداری مریوان برابر اجرائیه صادره از اداره ثبت مریوان توقیف شده است، با استناد به ماده ۱۶۹ آیین‌نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرای اداره ثبت و… قرار عدم صلاحیت خود را به اعتبار رسیدگی رئیس اداره ثبت مریوان صادر و پرونده را در اجرای ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی به دیوان عالی کشور ارسال نموده که با ارجاع آن به این شعبه و ثبت و تکمیل پرونده توسط دفتر، پس از بررسی محتویات پرونده و قرائت گزارش عضو ممیز و انجام مشاوره به شرح زیر به صدور دادنامه ۴۹۵ ـ ۹۸/۷/۹ مبادرت کرده است:

«قرار عدم صلاحیت صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی مریوان که طی آن به صلاحیت رسیدگی اداره ثبت مریوان اظهارنظر شده است موجه و صحیحاً صادر نشده است زیرا ماده ۱۶۹ آیین‌نامه اجرایی اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرای اداره ثبت ناظر به پس از صدور دستور اجرا و در مرحله عملیات اجرایی و نحوه آن است و موضوع منصرف از ادعای خواهان که در واقع درخواست ابطال اجرائیه را نموده و با ادعای مالکیت نسبت به خودرو موضوع دعوی که یک امر ترافعی است و نیاز به بررسی و تحقیق قضایی دارد با مواد قانون اصلاح بخشی از مواد قانون ثبت منطبق است و افزون بر آن با توجه به‌صلاحیت عام محاکم دادگستری در رسیدگی به دعاوی مطروحه، لذا قرار عدم صلاحیت صادره را قابل تأیید ندانسته و پرونده را جهت ادامه رسیدگی به شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی مریوان ارجاع می‌نماید.»

چون به ترتیب مذکور در فوق با اختلاف استنباط از ماده ۸ قانون اصلاح بعضی از قوانین ثبتی و ماده ۱۶۹ آئین‌نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا از شعب مختلف دیوان عالی کشور آراء متفاوت صادر شده است لذا در اجرای ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری بررسی موضوع را برای صدور رأی وحدت رویه قضایی درخواست می‌نماید.

معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ حسین مختاری

ب: نظریه نماینده دادستان کل کشور

در خصوص پرونده وحدت رویه قضایی ردیف ۵۱/۹۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور به نمایندگی از دادستان محترم کل کشور به شرح آتی اظهار عقیده می‌گردد:

۱ـ حسب محتویات پرونده کلاسه ۹۵۰۰۰۳ شعبه سوم دیوان عالی کشور، قرار عدم صلاحیت صادره از شعبه چهارم دادگاه عمومی مرند نسبت به دعوی ابطال عملیات اجرایی ثبتی و توقیف آن به صلاحیت اداره ثبت مرند طی دادنامه شماره ۱۰۰۰۱۹ مورخ ۹۵/۱/۲۴ تأیید و حسب محتویات پرونده کلاسه ۹۸۰۴۶۵ شعبه چهل و سوم دیوان عالی کشور قرار عدم صلاحیت صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی مریوان نسبت به دعوی اعتراض به توقیف یک دستگاه اتومبیل پراید و با ادعای مالکیت نسبت به آن، به صلاحیت رئیس اداره ثبت مریوان طی دادنامه شماره ۴۹۵ مورخ ۹۸/۷/۹ غیرقابل تأیید دانسته و پرونده را جهت ادامه رسیدگی به مرجع صادر‌کننده اعاده نموده است.

لذا با توجه به عنوان خواسته‌های مطروحه به نظر می‌رسد تشابه موضوعی مورد نیاز جهت طرح در هیأت عمومی دیوان عالی کشور وجود ندارد.

در پرونده امر شعبه سوم دیوان عالی کشور خواسته دیگری تحت عنوان توقیف عملیات اجرایی مطرح شده است که در پرونده امر شعبه چهل و سوم چنین خواسته‌ای مطرح نگردیده است، حال آنکه صرف طرح چنین دعوایی بدون اقامه دعوی ابطال اجراییه مستلزم صدور قرار عدم استماع از ناحیه محاکم است. مضافاً یکی از قرارها به صلاحیت رئیس ثبت و در دیگری اداره ثبت قید شده است و مفاد استدلال منعکس در آراء مؤید اختلاف در موضوعات مطروحه است.

۲ـ اکنون که نظر اعضای محترم هیأت عمومی دیوان عالی کشور بر مشابه بودن موارد می‌باشد به موجب ماده ۸ قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر رسمی مصوب ۱۳۲۲/۶/۲۷ و ماده ۱۶۹ آیین نامه اجرایی آن رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی ثبتی در صلاحیت ابتدایی رئیس ثبت محل می‌باشد و با وجود نص صریح مذکور، استفاده از کلمات دیگری به جای شکایت، اعم از اعتراض یا ابطال، نافی این صلاحیت نیست و به هر علت نباید نظم حقوقی موجود که مبتنی بر قانون می‌باشد، در فرآیند اجرای اسناد لازم‌الاجرا مخدوش گردد.

۳ـ هم منطق حقوقی و هم منطق مدیریتی، ایجاب می‌کند که به اشکالات ناشی از عملیات اجرایی که عمدتاً ماهیت اجرایی دارند در نهاد اجرا‌کننده رسیدگی شود و الّا هیچ فرآیند اجرایی بدون انسجام لازم به نتیجه نمی‌رسد

۴ـ مشکل موجود ناظر بر زمانی است که شخص معترض ثالث به عملیات اجرایی ثبتی فاقد سند رسمی برای اثبات ادعای خویش است و در هر دو پرونده مطروحه این امر محرز است و اصولاً رؤسای ادارات ثبت، چنین اعتراضاتی را رد می‌کنند و معترضان به محاکم مراجعه و جهت جلوگیری از عملیات اجرایی اقامه دعوی می‌کنند.

راه حل قضیه این است که در چنین وضعیت‌هایی اشخاص ثالث با اقامه دعاوی اصلی مربوط به هر موضوع، از ظرفیت دستور موقت که تأسیسی عام محسوب می‌گردد استفاده نمایند. مثلاًَ در موضوعات مطروحه می‌توانند دعاوی اثبات وقوع بیع و اثبات مالکیت مطرح نمایند.

لذا با عنایت به ضرورت اجرای قانون، می‌توان در رأی وحدت رویه صادره ضمن اهتمام و تأکید بر صلاحیت رئیس ثبت، بر حق معترض ثالث به اقامه دعوی ماهوی لازم در محاکم و استفاده از ظرفیت دستور موقت، بر اختلاف نظرهای سنتی موجود در این زمینه پایان داد.

علی‌هذا رأی صادره از شعبه محترم سوم دیوان عالی کشور مبنی بر تأیید صلاحیت رئیس ثبت محل جهت رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مطابق موازین قانونی صادر گردیده و مورد تأیید است.

ج: رأی وحدت‌ رویه شماره ۷۸۴ـ۱۳۹۸/۹/۲۶ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

نظر به این که طبق ماده ۸ قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر اسناد رسمی مصوّب ۱۳۲۲/۶/۲۷ ترتیب شکایت از طرز عمل و اقدامات اجرایی و مرجع رسیدگی به آن و به طور کلی آنچه برای اجرای اسناد رسمی لازم است طبق آیین‌نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوّب ۱۳۸۷/۶/۱۱ ریاست قوه قضائیه است و ماده ۱۶۹ این آیین‌نامه، مرجع صالح برای رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی را رئیس ثبت محل تعیین کرده است و در مواردی که ثالث نسبت به مال توقیف شده ادعای حق نماید این امر مانع از مراجعه او به دادگاه صالح و اقامه دعوی برای اثبات حقانیت خود نیست،

بنابراین، رأی شعبه سوم دیوان عالی کشور که بر این مبنا صادر شده است، به اکثریت آراء اعضای حاضر صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود و طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه‌ها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیرآن لازم‌الاتباع است.

هیأت‌ عمومی دیوان‌ عالی‌ کشور

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

متخصص در دعاوی بانکی

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز ( تهران )

1403/01/21/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/04/ray-vahdat-784.jpg 10621 13641 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-04-09 00:08:152024-06-23 16:27:43رأی وحدت رویه شماره ۷۸۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور
تجارت الکترونیک, جرایم رایانه ای, رایانه, قوانین

نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور

نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور

شماره۹۸/۱۰۳۵۱۵ ۱۳۹۸/۷/۱۵

کلیه وزارتخانه‌ها، مؤسسات و شرکت‌های دولتی و مؤسسات و نهادهای عمومی و غیردولتی

کلیه دستگاه‌هایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام و یا تصریح نام است یا قانون خاص دارند

ستاد کل نیروهای مسلح

سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور

در اجرای ماده۱۱ آیین‌نامه داخلی شورای عالی فضای مجازی، به پیوست مصوبه جلسه پنجاه و نهم مورخ ۱۳۹۸/۶/۹ شورای عالی با موضوع «نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور» که طی نامه شماره ۹۸/۱۰۳۳۵۷ مورخ ۱۳۹۸/۷/۸ به استحضار مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) رسیده است، برای اجرا ابلاغ می‌شود.

دبیر شورای عالی فضای مجازی ـ سیدابوالحسن فیروزآبادی

نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور - آرش علیزاده نیری وکیل جرایم رایانه ای

نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور – آرش علیزاده نیری وکیل جرایم رایانه ای

نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور

مقدمه

برای هر نوع تعامل فنی، اقتصادی (پولی و مالی)، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اداری میان اشخاص، گروه‏ها، اشیاء، خدمات، محتواها و مکان­ها به هویت معتبر نیاز بوده و شکل­ گیری نظام قابل اطمینان برای هویت در فضای مجازی کشور ضروری است.

در این نظام برای حصول اطمینان، بسته به نوع تعامل، دو دسته اطلاعات هویت ذاتی و اکتسابی موجودیت‏ها لازم بوده و برای تأمین و تأیید آن‏ها، نقش ­آفرینی دو نهاد معتبر نیاز است؛ «تأمین‏ کنندگان شناسه (مشابه ثبت احوال) که مسئولیت تأمین اطلاعات پایه هویتی موجودیت‏ها را در قالب شناسه‏ های دایم یا موقت و واقعی یا مستعار بر عهده دارند» و «تأمین‏ کنندگان صفت‏ها که مسئولیت اعتباربخشی به اطلاعات غیرپایه­ هویتی ازقبیل مدرک‏ تحصیلی و میزان اعتبار مالی را برعهده دارند و صفات ادعایی را تأیید یا رد می‏ کنند».

هدف از ایجاد این نظام، استقرار زیست ­بوم تأمین‏ کننده زیرساخت تعاملات آزادانه، سالم، پویا، مسئولانه و سودمند با رعایت حقوق فردی و جمعی در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فناورانه بین انواع موجودیت­ها در فضای مجازی است که زمینه لازم را برای توسعه کسب­ و کارهای دیجیتال، سامانه­ های فنی، رسانه­ های تعاملی و خدمات اداری ایجاد می‏کند و در آن، تأمین‏ کنندگان شناسه‏ ها و صفت‏ها با ارایه مجموع دو نوع اطلاع هویتی پایه و صفت­ها، شناخت قابل اطمینان را برای طرفین تعامل فراهم می­سازند.

ماده۱ـ تعاریف

۱ ـ۱ـ موجودیت: هر شخص، گروه، شیء، خدمت، محتوا و مکان که به صورت مستقل قابل شناسایی باشد؛

۱ـ۲ـ شناسه[۱]: کدی که برای ارجاع به اطلاعات هویتی پایه یک موجودیت واحد استفاده می‏ شود؛

۱ـ۳ـ صفت‏[۲]: مشخصه یاکیفیت‌ انتسابی یا اکتسابی موجودیت­ که در طول زمان تغییر می‏ کند؛

۱ـ۴ـ اطلاعات پایه هویتی: اطلاعات شناسنامه ­ای موجودیت­ها شامل نسبت­های پایه بین آن­ها که به ‏ندرت دچار تغییر می‏ شوند؛

۱ـ ۵ ـ هویت دیجیتالی: مجموعه­ ای از اطلاعات پایه هویتی و صفت‏ها که معرف یک موجودیت واحد است؛

۱ـ۶ ـ تأمین‏ کننده شناسه[۳]: نهادی که برای انواع تعاملات، اطلاعات پایه هویتی قابل استنادی از موجودیت‏ها را گواهی می ‏کند و مسئولیت ثبت و راستی‌ آزمایی هویت واقعی موجودیت‏ها، تخصیص شناسه و صدور گواهی‏نامه‌ هویت برای آن‏ها و در برخی تراکنش‌ ها، احراز هویت آن‏ها را برعهده دارد؛

۱ـ۷ـ تأمین ‏کننده صفت‏ها‏[۴]: موجودیتی که در تعاملات، اعتبار صفت‏های موجودیت­ها را گواهی می کند؛

۱ـ ۸ ـ چارچوب مبادله قابل اعتماد[۵]: سازوکار ارتباط امن و قابل اعتماد بین موجودیت‏ها و تأمین ‏کنندگان شناسه و صفت‏ها در زیست‏ بوم است؛

۱ـ۹ـ لایه کاربرد: لایه ‏ای که در آن خدماتی فراتر از خدمات ارتباطی ثابت و سیار و خدمات میزبانی ارایه می‏ شود.

ماده۲ـ الزامات زیست‏بوم هویت معتبر در فضای مجازی

۲ـ۱ـ

تامین مقیاس مورد نیاز برای انواع کاربردها با قابلیت گسترش در کاربردهای آتی؛

۲ـ۲ـ تأمین سطوح اعتبار و اعتماد در تأمین اطلاعات هویت دیجیتالی به تناسب نوع تعامل؛

۲ـ۳ـ صیانت از حریم خصوصی اشخاص و حقوق عمومی جامعه؛

۲ـ۴ـ تناسب میان میزان اطلاعات ارایه شده از هر موجودیت با نوع تعامل با رعایت اختیار یا آگاهی موجودیت‏ها؛

۲ـ ۵ ـ تأمین ادله دیجیتال در ثبت و اعطای شناسه ­ها و گواهی­ ها و اعتباربخشی صفت‏ها؛

۲ـ۶ ـ رعایت امنیت اطلاعات هویت دیجیتالی و تناسب آن با نوع تعامل از طریق ایجاد چارچوب مبادله قابل اعتماد و اعطای گواهی موثق[۶]؛

۲ـ۷ـ مرتبط ‏بودن اطلاعات هویتی پایه فضای مجازی با فضای فیزیکی؛

۲ـ ۸ ـ اتکاپذیری، تاب‌آوری، ماندگاری، کاربری آسان، ساده‏ بودن ساختار و تعامل‌پذیری میان اجزاء زیست‏ بوم؛

۲ـ۹ـ تضمین صحت، تمامیت، اعتبار، انکارناپذیری و استنادپذیری هویت موجودیت‏های فضای مجازی به تناسب نوع تعامل؛

۲ـ۱۰ـ افزایش شفافیت و کاهش گمنامی در فضای مجازی؛

۲ـ۱۱ـ ارتقاء و استمرار فرآیندهای احراز هویت در فضای مجازی.

ماده۳ـ خطوط اجرایی

۳ـ۱ـ

هر تعاملی در فضای مجازی کشور باید با شناسه معتبر آغاز شود؛

۳ـ۲ـ همه عوامل ذی نقش در یک تعامل مسئول عملکرد خود هستند؛

۳ـ۳ـ موجودیت‏ها در شبکه ملی اطلاعات و هر شبکه دیگری که درون یا مرتبط با آن قرار می ­گیرند، باید هویت احراز شده داشته باشند؛

۳ـ۴ـ چنانچه موجودیتی امکان تغییر شناسه را فراهم کند، باید امکان نگاشت شناسه قبل و بعد از تغییر را برای تأمین‏ کننده شناسه مرتبط فراهم کند؛

۳ـ ۵ ـ کلیه ارایه­ دهندگان خدمات فنی، اقتصادی (پولی و مالی)، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اداری در کشور باید در چارچوب و منطبق‏ بر نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور فعالیت و از پذیرش و گذردهی تعامل­های فاقد هویت معتبر اجتناب کنند؛

۳ـ۶ ـ امکان نگاشت بین شناسه­ های متنوع هر یک از عوامل دخیل در یک تعامل در لایه‏ های‌ مختلف ارتباطی، خدماتی، کاربری و محتوایی باید برای تأمین ­کننده شناسه مرتبط فراهم و هر تعامل­ در فضای مجازی کشور، بی ­واسطه یا با­واسطه، به‌شخصی منحصر به­ فرد منتهی شود؛

۳ـ۷ـ هر گونه اقدام یا مشارکت در اختفاء یا جعل هویت از جمله عرضه ابزار و خدمات مرتبط ممنوع است؛

۳ـ ۸ ـ مسئولیت جبران خسارت ناشی از نقص الزامات و خطوط اجرایی موضوع مواد ۲ و ۳ این نظام، در چارچوب قوانین جاری کشور برعهده تأمین‌کننده شناسه و یا ارائه‌دهنده خدمت نقض‌کننده آن‌ها است؛

۳ـ ۹ـ مرکز ملی فضای مجازی با همکاری قوای مجریه و قضاییه، ظرف مدت شش ماه از تاریخ ابلاغ این مصوبه، پیش‏نویس مقررات و لوایح قانونی لازم برای استقرار نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور را تهیه کند؛

۳ـ۱۰ـ مرکز ملی فضای مجازی گزارشی از اجرای این مصوبه را هر شش ماه یک بار به شورای عالی فضای مجازی ارایه کند.

ماده۴ـ نگاشت نهادی

۴ـ۱ـ

وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تأمین ‏کننده شناسه در لایه ارتباطی کشور بوده و مسئولیت تنظیم مقررات و اتخاذ تمهیدات لازم برای اجرای موارد ذیل را بر عهده دارد:

۴ـ۱ـ۱ـ

احراز هویت متقاضیان و مشترکین داخلی و خارجی خدمات ارتباطی ثابت و سیار و خدمات میزبانی؛

۴ـ۱ـ۲ـ احراز هویت برخطِ موجودیت­های بهره ­بردار خدمات عمومی ارتباطی ثابت و سیار و خدمات میزبانی؛

۴ـ۱ـ۳ـ ساماندهی و مدیریت نشانی­های پروتکل اینترنت[۷] و نام­های دامنه در سطح ملی.

۴ـ۲ـ مرکز ملی فضای مجازی به منظور ایجاد زیست‏ بوم هویت فضای مجازی کشور در خصوص موارد زیر اقدام کند:

۴ـ۲ـ۱ـ

احصای فهرست تأمین ­کنندگان شناسه “لایه کاربرد”، برای ثبت، اعطای شناسه و گواهی­ به کلیه موجودیت‏های آن لایه با استفاده از ظرفیت موجود اجرایی و ارایه نگاشت نهادی پیشنهادی به شورای عالی فضای مجازی؛

۴ـ۲ـ۲ـ تنظیم و ابلاغ طرح تحول و برنامه ملی هویت فضای مجازی؛

۴ـ۲ـ۳ـ تصویب و ابلاغ ضوابط و مقررات عمومی زیست‏ بوم هویت فضای مجازی؛

۴ـ۲ـ۴ـ نظارت بر حسن اجرای تعهدات تأمین‏ کنندگان شناسه و تأمین‏ کنندگان ملی صفت‏ها.

۴ـ۳ـ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به منظور استقرار زیست‏ بوم هویت فضای مجازی کشور و در چارچوب ضوابط و مقررات عمومی ابلاغی موضوع بند ۴ـ۲ـ۳، نسبت به تعیین حوزه مشخص و متمرکز برای «هماهنگی و برنامه‏ ریزی ملی هویت فضای مجازی» با وظایف و اختیارات زیر اقدام ‏کند :

۴ـ۳ـ۱ـ

تدوین پیش‏نویس طرح تحول و برنامه ملی هویت فضای مجازی ظرف مدت سه ماه از تاریخ ابلاغ این مصوبه و ارایه به مرکز ملی فضای مجازی برای تنظیم و ابلاغ؛ در این طرح باید تأمین ‏کنندگان ملی صفت‏ها‏ در حوزه ‏های مختلف و نگاشت نهادی آن‏ها و نیز خدمات کاربردی مبتنی بر احراز هویت خدمات ارتباطی تعیین و مشخص ‎شوند؛

۴ـ۳ـ۲ـ استقرار چارچوب تعامل ­پذیری بین تأمین‏ کنندگان شناسه، صفت‏ها و دیگر موجودیت‏ها؛ برای دوره گذار سه‌ساله، از طریق درگاه واحد بین تأمین‌کنندگان شناسه و تأمین‌کنندگان صفت‌ها، خدمات ارایه می‌شود؛

۴ـ۳ـ۳ـ ارایه گزارش فصلی از اقدامات و پیشرفت کار به مرکز ملی فضای مجازی.

۴ـ۴ـ تأمین‏ کنندگان شناسه و تأمین‏ کنندگان ملی صفت‏ها باید ظرف مدت سه ماه از تاریخ ابلاغ طرح تحول و برنامه ملی هویت فضای مجازی موضوع بند ۴ـ۲ـ۲، برنامه خود را تدوین و برای تصویب به مرکز ملی فضای مجازی ارایه کنند.

____________________________

۱ Identity

۲ Attribute

۱ IDP: Identity Provider

۲ AP: Attributes Provider

۳ Trusted Framework

۴ Credential

۵ IP Address

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

متخصص در زمینه جرایم رایانه ای

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز ( تهران )

1403/01/19/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/04/AuthenticationCyberspace.jpg 450 800 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-04-07 00:09:472024-04-04 15:38:13نظام هویت معتبر در فضای مجازی کشور
تجارت الکترونیک, جرایم رایانه ای, رایانه, قوانین

دستورالعمل اجرایی بهبود حفاظت از حریم خصوصی کاربران و شیوه جمع ‏آوری، پردازش و نگهداری اطلاعات کاربران در سامانه­ ها و سکوهای فضای مجازی

دستورالعمل اجرایی بهبود حفاظت از حریم خصوصی کاربران و شیوه جمع ‏آوری، پردازش و نگهداری اطلاعات کاربران در سامانه­ ها و سکوهای فضای مجازی

کلیه دستگاه های اجرایی

به پیوست دستورالعمل اجرایی «بهبود حفاظت از حریم خصوصی کاربران و شیوه جمع آوری، پردازش و نگهداری اطلاعات کاربران در سامانه ها و سکوهای فضای مجازی» که در یکصد و بیست و هفتمین جلسه مورخ ۱۴۰۲/۱۰/۱۱ کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور و بر اساس وظایف و اختیارات مصرّح در بندهای “۳ـ۲ـ۱ـ” و “۳ـ۲ـ۱۲ـ” آیین نامه آن کمیسیون (مصوب هشتاد و یکمین جلسه مورخ ۱۴۰۱/۰۲/۲۷ شورای عالی فضای مجازی کشور) و با هدف کاهش بخشی از مخاطرات مرتبط با نقض حریم خصوصی کاربران و نیز الزام اشخاص حقوقی غیردولتی و دستگاه های اجرایی کشور (دستگاه های اجرایی موضوع ماده (۲۹) قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران) به رعایت شرایط مرتبط با شیوه های جمع آوری، پردازش و نگهداری داده های کاربران در سامانه ها و سکوهای فضای مجازی، مصوب شده است، برای اجرا ابلاغ می شود.

دبیر شورای عالی و رئیس مرکز ملی فضای مجازی ـ سید محمدامین آقامیری

دستورالعمل اجرایی بهبود حفاظت از حریم خصوصی کاربران و شیوه جمع ‏آوری، پردازش و نگهداری اطلاعات کاربران در سامانه­ ها و سکوهای فضای مجازی

دستورالعمل اجرایی بهبود حفاظت از حریم خصوصی کاربران و شیوه جمع ‏آوری، پردازش و نگهداری اطلاعات کاربران در سامانه­ ها و سکوهای فضای مجازی

بخش اول از سند سیاست­ها و الزامات حفاظت از داده­ها

مصوب یکصد و بیست و هفتمین جلسه مورخ ۱۴۰۲/۱۰/۱۱ کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور

براساس وظایف و اختیارات مصرّح در بندهای “۳ـ۲ـ۱ـ” و “۳ـ۲ـ۱۲ـ” آیین نامه کمیسیون عالی ­تنظیم مقررات فضای ­مجازی کشور (مصوب هشتاد و یکمین جلسه مورخ ۱۴۰۱/۰۲/۲۷ شورای عالی فضای مجازی کشور) و با هدف کاهش بخشی از مخاطرات مرتبط با نقض ­حریم ­خصوصی کاربران و نیز الزام اشخاص حقوقی غیردولتی و دستگاه­های اجرایی­ کشور (دستگاه­های اجرایی موضوع ماده (۲۹) قانون برنامه پنج­ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری ­اسلامی ­ایران) به رعایت شرایط مرتبط با شیوه­های جمع آوری، پردازش و نگهداری داده­های کاربران در سامانه­ها و سکوهای فضای مجازی، تکالیف اجرایی زیر ابلاغ می­شود:

۱ـ کلیه ارائه ­دهندگان خدمات از طریق سامانه ­ها و سکوهای ­فضای ­مجازی موظف ­اند حداکثر ظرف مدت دو ماه (۲ماه) از تاریخ ابلاغ این دستورالعمل:

۱ـ۱ـ سیاست­های حفظ حریم ­خصوصی مرتبط با جمع ­آوری، پردازش و نگهداری داده­ های کاربران را به ­صورت شفاف شامل موارد زیر اعلام و رضایت صریح آنان مبنی بر پذیرش شرایط را اخذ نمایند:

۱ـ۱ـ۱ـ کدام اقلام داده­ای را و برای چه منظوری از کاربران دریافت و یا جمع ­آوری می­کنند. در این زمینه و در زمان دریافت و جمع­ آوری، اقلام ضروری را از اقلام اختیاری تفکیک نموده و قابلیت انتخاب را برای کاربر در ارائه اطلاعات اختیاری فراهم کنند؛

۱ـ۱ـ۲ـ شیوه دریافت و جمع ­آوری اعم ­از دریافت­ مستقیم از کاربران و یا به ­صورت غیرمستقیم و از طریق مشخصات تجهیزات و سامانه ­های در اختیار کاربران را مشخص ­کنند؛

۱ـ۱ـ۳ـ نحوه و ابزار اطلاع ­رسانی تغییر سیاست­ها را مشخص نموده و مجدداً رضایت صریح کاربران را اخذ و تغییرات لازم را اعمال نمایند؛

تبصره: هرگونه تغییر در شرایط و سیاست­ها باید حداقل دو ماه (۲ ماه) قبل از اعمال، به کاربران اعلام شود.

دستورالعمل اجرایی بهبود حفاظت از حریم خصوصی کاربران و شیوه جمع ‏آوری، پردازش و نگهداری اطلاعات کاربران در سامانه­ ها و سکوهای فضای مجازی

۱ـ۲ـ داده­ها باید صرفاً درحد اقلام مورد نیاز برای انجام تکالیف قانونی یا ادامه کسب وکار و متناسب با اهدافی که در بند “۱ـ۱ـ” برای کاربر شرح داده ­شده و اجازه و رضایت صریح وی اخذ گردیده است، جمع­آوری، پردازش و ذخیره سازی شود؛

۱ـ۳ـ درصورت درخواست کاربران برای حذف داده­های مرتبط از قبیل حذف حساب­ کاربری، تمام و یا بخشی از داده ­های مرتبط با فعالیت آنان در سامانه ­و ­سکو (مشروط به عدم مغایرت با قوانین و مقررات کشور و مأموریت­ ها و تکالیف دستگاه­های اجرایی)، بلافاصله انجام ­پذیرفته و داده­های ­حذف شده از سامانه و سکوی برخط، به­ منظور رعایت مقررات قانونی ازجمله مقررات مواد (۶۶۷) تا (۶۷۰) قانون آیین ­دادرسی­ کیفری (دادرسی جرایم­ رایانه ­ای) به پایگاه­های­ داده ­پشتیبان مستقر در بخش غیربرخط و منفصل از شبکه ­های ارتباطی عمومی منتقل­ و تنها برای انجام تکالیف مقرر در قانون، نگهداری یا پردازش شود و پس از خاتمه مواعد قانونی یا قضایی، به ­طور کامل امحاء شود؛

۱ـ۴ـ داده های مربوط به هویت و اطلاعات شخصی کاربران که منجر به شناسایی هویت ایشان می‏شود، صرفاً باید به صورت رمزنگاری ­شده ذخیره ­شود. دستورالعمل­های مرتبط با سطوح و شیوه ­های رمزنگاری براساس وظایف تعیین­ شده در اسناد مصوب شورای عالی فضای مجازی کشور، توسط دستگاه­های مسئول ابلاغ می­شود؛

تبصره۱: مسئولیت­های­­ حقوقی ­و ­قضایی نقض ­حریم ­خصوصی ناشی ­از عدم رعایت مقررات بند یک این دستورالعمل، برعهده ارائه دهنده خدمت مربوط است؛

تبصره۲: تمامی اشخاص مشمول مکلف­ اند ظرف مدت سه­ ماه (۳ماه) از تاریخ ابلاغ این مصوبه، مقررات بند یک این دستورالعمل را برای داده هایی که پیش از تصویب این مقررات جمع آوری، ذخیره یا پردازش نموده اند، اعمال ­کرده و درخصوص درخواست حذف، براساس بند “۱ـ۳ـ” عمل نمایند.

بخشنامه حریم خصوصی

۲ـ تنظیم­ گران بخشی یا مراجع صدور مجوز موظف­ اند استمرار ارائه خدمات یا تمدید مجوزها به سامانه­ ها و سکوهای موضوع این دستورالعمل را منوط به حصول اطمینان از رعایت این مقررات تعیین ­نموده و در غیر این صورت، اقدامات قانونی لازم را بعمل­آوردند؛

۳ـ ارائه ­دهندگان ­خدمات موظف­ اند از طریق سامانه­ ها ­و سکوهای­ فضای ­مجازی، ضمن پیاده ­سازی شرایط این دستورالعمل در زمان­ تعیین ­شده براساس بند یک، پس­از فراهم ­شدن سازوکار ارائه­ خدمات احراز هویت کاربران براساس قابلیت «زیست بوم هویت معتبر» (مبتنی بر نظام هویت معتبر مصوب پنجاه و نهمین جلسه شورای عالی فضای مجازی کشور) توسط سازمان ثبت ­احوال کشور، باهدف به ­حداقل­ رساندن جمع ­آوری­اطلاعات هویتی، حداکثر پس از یک‏ماه (۱ماه)، سامانه های خود را با فرآیندهای مربوط منطبق نمایند؛

۴ـ سازوکار نظارت بر حسن اجرای این مصوبه، توسط مرکز ملی فضای مجازی کشور به دستگاه­های نظارتی مرتبط ابلاغ می­شود. کلیه دستگاه­های ­اجرایی، مراجع قانونی عهده­دار­ نظارت یا صدور مجوز و تنظیم‏ گران بخشی، مکلف­ اند با دستگاه­های نظارتی که در این خصوص تعیین­ می­شوند، همکاری نمایند.

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

متخصص در زمینه جرایم رایانه ای

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز ( تهران )

1403/01/17/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/04/data-privacy.jpg 420 800 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-04-05 00:09:262024-04-04 15:46:25دستورالعمل اجرایی بهبود حفاظت از حریم خصوصی کاربران و شیوه جمع ‏آوری، پردازش و نگهداری اطلاعات کاربران در سامانه­ ها و سکوهای فضای مجازی
جرایم رایانه ای, رایانه, قوانین

دستورالعمل‌ پیشگیری از ترمینیشن

دستورالعمل‌ پیشگیری از ترمینیشن به تاریخ اجرا، از تاریخ تصویب ۴/۱۲/۸۷

سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی روز پنجم خرداد ماه در نامه‌ای خطاب به مدیران شرکت‌های مخابراتی دولتی و خصوصی کشور که به امضای حسن رضوانی، معاون نظارت و اعمال مقررات سازمان تنظیم مقررات رسیده است، «دستور‌العمل پیشگیری از حمل ترافیک غیرمجاز بین‌الملل به داخل کشور از مبادی زیرساخت و نحوه برخورد با متخلفین» مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات را ابلاغ کرد. در این گزارش به ارائه برخی از مقررات تدوین شده در این بخش پرداخته می‌شود.

مقررات تدوین شده

در ماده یک این مقررات تعریف اصلاحات و عباراتی که در این دستورالعمل مورد استفاده قرار گرفته شده است به تشریح عنوان شده است که برخی از این تعریفات به شرح ذیل است:‌

ارائه‌کننده خدمات:

شرکت یا موسسه مجاز به ایجاد شبکه‌های مخابراتی و ارائه خدمات مرتبط با استفاده از خطوط تلفنی ثابت یا سیار.

متقاضی:

شخص حقیقی یا حقوقی که بر اساس مقررات مربوط، تقاضای اشتراک خطوط تلفن (ثابت و سیار) را از ارائه‌کننده خدمات دارد.

مشترک یا صاحب امتیاز:

شخص حقیقی یا حقوقی که امتیاز استفاده از خطوط تلفنی ثابت یا سیار با رعایت مقررات مربوط به وی اختصاص یافته و مسوولیت استفاده از آن به عهده وی است.

استفاده غیرمجاز:

هدایت ترافیک تلفنی وارده بین‌الملل یا بین استانی از طریق شبکه اینترنت و انتقال آن از طریق شبکه‌های مخابراتی کشور با استفاده از خطوط تلفنی یا سامانه‌های دسترسی انتقال یا سایر امکانات ارتباطی.

جریمه:

مبلغ ناشی از عدم انجام تعهدات مندرج در این دستورالعمل تعیین و پس از تصویب مراجع ذی‌صلاح قابل وصول است.

خسارت:

مبلغ ناشی از ضرر و زیان وارده به شرکت ارتباطات زیرساخت که پس از تصویب مراجع ذی‌صلاح قابل وصول است.

فهرست خاکستری:

فهرستی از شماره تلفن‌های با تغییرات کارکرد غیر متعارف که مظنون به استفاده غیر مجاز می‌باشند و باید توسط مراجع ذی‌صلاح مورد بررسی قرار گیرند.

دستورالعمل‌ پیشگیری از ترمینیشن

دستورالعمل‌ پیشگیری از ترمینیشن

ماده ۲مسوولیت مشترکین

۲ ۱- – مسوولیت استفاده از خدمات خط تلفن ثابت و سیار به عهده صاحب امتیاز آن بوده و کلیه عواقب استفاده غیرمجاز از آن به عهده وی است.

۲ ۲- – صاحب امتیاز موظف است هرگونه سوءاستفاده از خطوط تلفن واگذار شده به وی را در اسرع وقت به ارائه‌کننده خدمات اطلاع دهد. در غیر این صورت عواقب ناشی از استفاده غیرمجاز از خطوط واگذار شده، به عهده وی خواهد بود.

۲ – ۳ – اظهار هویت جعلی و یا هر گونه اقدامی که ارائه‌کنندگان خدمات را نسبت به هویت واقعی صاحب امتیاز گمراه کند، جرم است و موجب پیگرد قانونی خواهد بود.

۲ – ۴ – مشترک موظف است هرگونه نقل و انتقال امتیاز خط تلفن را بر اساس مقررات مربوط بلافاصله به اطلاع ارائه کننده خدمات برساند و در صورت قصور، مسوولیت استفاده غیرمجاز از خطوط مذکور به عهده وی خواهد بود.

۲ – ۵ – در صورتی که خطوط تلفن جهت استفاده به صورت اجاره‌ای به سایر اشخاص حقیقی و حقوقی واگذار شود باید قرارداد طبق ضوابط قانونی کشور بین طرفین تنظیم شود. در غیر این صورت مسوولیت استفاده غیرمجاز از خطوط تلفن به عهده صاحب امتیاز خواهد بود.

۲ – ۶ – صاحب امتیاز خط تلفن همراه موظف است در صورت سرقت سیم‌کارت، مراتب را در اسرع وقت به ارائه‌کننده خدمات اطلاع داده و تشریفات قانونی مربوط را انجام دهد. در غیر این‌صورت عواقب ناشی از استفاده غیرمجاز از خطوط مذکور به عهده صاحب امتیاز این خطوط است.

۲ – ۷ – در صورت استفاده غیرمجاز از خطوط تلفن یا قصور در انجام مسوولیت‌های مشخص شده در این دستورالعمل، مشترک متخلف مکلف به پرداخت خسارت براساس بند ۴-۱ خواهد بود.

ماده ۳ مسوولیت ارائه‌کنندگان خدمات

۳ ۱- – مسوولیت در خصوص مشترکین

ارائه‌کنندگان خدمات موظفند در خصوص متقاضیان و مشترکین اقدامات زیر را انجام دهند:

۳ ۱- ۱- – اطلاع‌رسانی به متقاضیان در خصوص عدم استفاده غیرمجاز از خطوط تلفن و مقررات مربوط در این زمینه بر اساس مفاد این دستورالعمل و سایر قوانین و مقررات کشور.

۳ ۱- ۲- – اخذ تعهدات لازم بر اساس مفاد این دستورالعمل به خصوص روش محاسبه «خسارت» طبق بند ۴-۱ و سایر مسوولیت‌های مشخص شده برای مشترکین در مرحله ثبت نام متقاضیان، قبل از واگذاری امتیاز خط تلفن.

۳ ۲- – مسوولیت در خصوص ارائه خدمات

۳ ۲- ۱- – ارائه‌کننده خدمات موظف است که میزان تغییرات کارکرد دوره‌ای (ماهیانه، دوماهه و یا ۴۵ روزه) خطوط مشترکین را به تفکیک شهری، بین شهری و بین‌الملل به طور منظم کنترل کرده و بر اساس نظر سازمان نسبت به ایجاد فهرست خاکستری مشترکین اقدام و این فهرست را جهت بررسی به مراجع ذی‌صلاح ارائه کند.

۳ -۲- ۲ – در صورت شناسایی مشترک متخلف و اعلام آن توسط شرکت ارتباطات زیرساخت یا سازمان، ارائه‌کننده خدمات موظف است مطابق بند ۴-۲-۱ اقدام و در هر مرحله گزارش اقدامات انجام شده را به سازمان ارسال کند.

۳ -۲- ۳ – در صورتی که ارائه‌کننده خدمات در اقدامات مربوط به جلوگیری از تخلف مشترکین بر اساس مفاد این دستورالعمل کوتاهی کند، با اعلام شرکت ارتباطات زیرساخت:

الف) بار اول سازمان نسبت به ارسال اخطار کتبی اقدام و ارائه کننده خدمات مکلف است خسارت وارده را به شرکت ارتباطات زیرساخت پرداخت کند.

ب) بار دوم سازمان نسبت به ارسال اخطار کتبی اقدام و ارائه کننده خدمات مکلف است ضمن پرداخت برابر خسارت وارده به شرکت ارتباطات زیرساخت، به همان میزان نیز نسبت به پرداخت جریمه به سازمان اقدام کند.

پ) بار سوم سازمان می‌تواند نسبت به تعلیق یا لغو پروانه فعالیت ارائه‌کننده خدمات اقدام کند. در این حالت ارائه‌کننده خدمات مکلف است ضمن پرداخت برابر خسارت وارده به شرکت ارتباطات زیرساخت، به میزان دو برابر همان میزان نسبت به پرداخت جریمه نیز به سازمان اقدام کند.

۳ ۲- ۴- – ارائه‌کننده خدمات باید کلیه سوابق مربوط به مشترکین متخلف را نگهداری و در صورت نیاز در اختیار سازمان و مراجع قانونی ذی‌ربط قرار دهد.

۳ – ۲ – -۵ ارائه‌کننده خدمات موظف است تمهیدات لازم جهت اعمال نظارت بدون قید و شرط و مستمر از فعالیت‌های خود در خصوص مفاد این دستورالعمل را در اختیار سازمان قرار دهد.

۳ ۲- ۶- – ارائه‌کننده خدمات موظف است تدابیر لازم در خصوص کنترل فعال‌سازی خدمت CLIR را اتخاذ کند و ضمن کنترل دوره‌ای، همواره آخرین فهرست دارندگان این خدمت را جهت استفاده مراجع ذی‌صلاح نگهداری کند.

۳ – ۲-۷ – ارائه‌کننده خدمات باید مشترکین پرکار دارای خدمت CLIR را در لیست خاکستری قرار داده و به درخواست شرکت ارتباطات زیرساخت جهت بررسی به مراجع ذی‌صلاح اعلام کند.

۳ – ۲ -۸- واگذاری خدمات تلفن بدون داشتن خدمت CLIP ممنوع است.

تبصره: درصورت عدم وجود امکانات فنی در مراکز قدیمی واگذاری بدون قابلیت مذکور با تایید سازمان بلامانع است.

۳ -۲- ۹ – ارتباط مراکز (Private (Access Branch Echange PABX با شبکه ارائه‌کننده خدمات باید با استفاده از خطوط PRI یا E۱ با قابلیت سیگنالینگ شماره ۷ همراه با فعال‌سازی خدمت CLIP انجام شود.

تبصره: در صورت عدم وجود امکانات فنی در مراکز قدیمی واگذاری بدون قابلیت مذکور با اخذ تعهد مدت‌دار با تایید سازمان بلامانع است. در اینگونه موارد استفاده‌کننده از این ارتباط (دولتی یا غیردولتی) موظف است تمهیدات لازم برای نظارت و جلوگیری از استفاده غیرمجاز را به عمل آورد.

۳ -۲- ۱۰ – ارائه‌کننده خدمات باید گزارش کلیه اقدامات انجام شده در خصوص مفاد این دستورالعمل را به صورت دوره‌ای بر اساس نظر سازمان به مراجع ذی‌صلاح ارسال و سوابق مربوط را نگهداری کند.

۳ -۲- ۱۱ – ارائه‌کنندگان خدمات موظف هستند اطلاعات درآمدی حاصل از کارکرد خطوط مشترکین و خطوط ارتباطی (اتصال متقابل با سایر شبکه‌ها) را با دسته‌بندی شهری، بین‌شهری و بین‌الملل ثبت و حداقل برای مدت ۶ ماه نگهداری و در صورت درخواست در اختیار مراجع ذی‌صلاح قرار دهند.

ماده ۴ «مبلغ جریمه» و نحوه برخورد با متخلفین

۴ -۱- مبلغ خسارت:

الف) مبلغ خسارت زیان مالی وارده ناشی از استفاده غیرمجاز از امکانات مخابراتی است که در ارتباطات بین‌الملل برابر است با دقایق استفاده غیرمجاز (کارکرد ارتباطات وارده) ضربدر دو برابر معدل نرخ ارز محاسباتی ارتباطات بین‌الملل شرکت ارتباطات زیرساخت با سایر کشورها و در ارتباطات بین شهری برابر است با دقایق استفاده غیرمجاز (کارکرد ارتباطات وارده) ضربدر دو برابر متوسط نرخ ارتباطات بین شهری در کشور.

ب) بر اساس گزارش ارائه شده توسط ارائه کننده خدمات یا کشف شرکت ارتباطات زیر ساخت بر اساس روش بند بالا، خسارت وارده توسط شرکت ارتباطات زیرساخت محاسبه و به عنوان مبلغ خسارت تعیین می‌شود. گزارش اقدامات انجام شده در خصوص محاسبه مبلغ خسارت به سازمان ارسال خواهد شد.

ج) به منظور پیشگیری از استفاده غیرمجاز و استمرار آن و بر اساس مفاد این دستورالعمل، متخلفین علاوه بر پرداخت خسارت به شرکت ارتباطات زیرساخت، مکلف به پرداخت جریمه بر اساس مبالغ مندرج در جدول پیوست یک این دستورالعمل به سازمان خواهند بود.

منبع دنیای اقتصاد

منبع سایت تنظیم مقررات

نمونه دادنامه استفاده غیر مجاز از پهنای باند بین الملل

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

متخصص در زمینه جرایم رایانه ای

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز ( تهران )

1403/01/15/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/03/Termination.jpg 623 1000 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-04-03 09:39:162024-04-03 17:53:15دستورالعمل‌ پیشگیری از ترمینیشن
دادنامه, رای وحدت رویه, رایانه

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع تعیین مرجع صالح در رسیدگی به جرائم موضوع قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع تعیین مرجع صالح در رسیدگی به جرائم موضوع قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور

مقدمه

جلسه هیأت ‌عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف ۱۵/۱۴۰۲ ساعت ۸ روز سه‌شنبه، مورخ ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ به ‌ریاست حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای محمّدجعفر منتظری، رئیس محترم دیوان ‌‌عالی ‌‌کشور، با حضور حجت‌الاسلام‌ والمسلمین جناب آقای سیدمحسن موسوی، نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور و با شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای ‌معاون کلیه شعب دیوان‌عالی‌کشور، در سالن هیأت‌ عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید، قرائت گزارش ‌پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکت‌‌کننده در خصوص این پرونده و استماع نظر نماینده محترم دادستان ‌کل‌ کشور که به ‌ترتیب‌ ذیل منعکس ‌می‌گردد، به ‌صدور رأی وحدت‌ رویه ‌قضایی شماره ۸۴۲ ـ ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ منتهی گردید.

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع تعیین مرجع صالح در رسیدگی به جرائم موضوع قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور

رأی وحدت رویه شماره ۸۴۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع تعیین مرجع صالح در رسیدگی به جرائم موضوع قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور

الف) گزارش پرونده

به استحضار می‌رساند، آقای سید محمد تقوی معاون قضایی محترم رئیس کل و سرپرست دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران، با اعلام اینکه از سوی شعب دوم و بیستم دیوان عالی کشور از یک طرف و شعب نهم و بیست و ششم دیوان عالی کشور از طرف دیگر، در خصوص صلاحیت رسیدگی به جرائم اخلال در نظام اقتصادی، آراء مختلف صادر شده، درخواست طرح موضوع را در هیأت عمومی دیوان عالی کشور نموده که گزارش امر به شرح آتی تقدیم می‌شود:

الف) ۱ـ به حکایت دادنامه شماره ۱۴۰۱۶۸۳۹۰۰۰۹۹۶۵۳۲۶ ـ ۱۴۰۱/۷/۲۳ شعبه پانزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران، در خصوص اتهام متهمین دایر بر مشارکت در اخلال کلان در نظام بانکی و پولی، چنین رأی داده است:

«… به نظر این دادگاه با عنایت به اینکه؛ به موجب تبصره ۲ ماده ۶ قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب [تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی] رسیدگی به کلیه جرایم مذکور در قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور۱۳۶۹ با اصلاحات ۱۳۸۴ در صلاحیت دادسراها و دادگاه‌های انقلاب اسلامی است و همچنین باتوجه به آنکه مبنای رأی وحدت رویه شماره۷۰۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور ماده پنجم قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب۱۳۸۱ می‌باشد که مطابق ماده۵۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ به صراحت نسخ گردیده است و آراء وحدت رویه هیأت عمومی صرفاً مفسّر قانون می‌باشد و با توجه به اینکه به موجب بند ت ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب۱۳۹۲ مجدداً بر دارا بودن صلاحیت دادگاه انقلاب در قوانین خاص اشاره و تأکید گردیده است، بنابراین و مستنداً به ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری، دادگاه کیفری یک فاقد صلاحیت ذاتی در رسیدگی به این جرم می‌باشد و دادگاه انقلاب اسلامی تهران صلاحیت رسیدگی به موضوع را دارد لذا قرار عدم صلاحیت به شایستگی رسیدگی دادگاه انقلاب اسلامی تهران صادر و اعلام می‌گردد.»

با ارسال پرونده به دادگاه انقلاب اسلامی، شعبه بیست و هشتم دادگاه انقلاب اسلامی تهران به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۱۶۸۳۹۰۰۱۶۲۲۱۸۲۴ ـ ۱۴۰۱/۱۱/۹، چنین رأی داده است:

« … با عنایت به محتویات پرونده و نظر به اینکه موضوع اتهامی به قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران و یا به قصد مقابله با آن و یا با علم به موثر بودن اقدام در مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران نبوده، لذا دادگاه در راستای رأی شماره ۷۰۴ مورخ ۱۳۸۶/۰۷/۲۴ وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت و شایستگی دادگاه کیفری یک تهران صادر و اعلام می‌نماید و در راستای ماده ۲۷ و ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی، پرونده جهت حل اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال می‌گردد.»

با ارسال پرونده به دیوان عالی کشور و با ارجاع آن به شعبه دوم، این شعبه به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۱۰۶۳۹۰۰۰۰۹۵۲۹۷۶ ـ ۱۴۰۱/۱۲/۱۶ ، چنین رأی داده است:

«… پس از بررسی اوراق و محتویات پرونده و ملاحظه ادلّه استنادی مراجع مذکور در قرارهای عدم صلاحیت صادره و با عنایت به نسخ صریح ماده ۵ قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب و قاعده مقرر در ماده ۴۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری و صراحت تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور، استدلال شعبه ۱۵ دادگاه کیفری یک استان تهران را صائب تشخیص داده، لذا به استناد ماده ۳۱۷ قانون آیین دادرسی کیفری ناظر به ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی، با احراز صلاحیت شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران حل اختلاف می‌نماید. بدیهی است رأی صادره با قطع نظر از شمول یا عدم شمول استجازه مقام معظم رهبری نسبت به موضوع می‌باشد.»

۲ـ به حکایت دادنامه شماره ۱۴۰۱۳۷۳۹۰۰۰۸۰۴۹۰۷۶ ـ ۱۴۰۱/۹/۸ شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی اهواز، در خصوص اتهام متهمین دایر بر اخلال عمده در امر مایحتاج عمومی از طریق احتکار، چنین رأی داده است:

« … با عنایت به اینکه در هیچ کدام از مراحل تحقیقات موضوع قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران و مقابله با آن مطرح نشده است و این در حالی است که حسب رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ مورخ ۱۳۸۶/۰۷/۲۴ در صورتی رسیدگی به بزه اخلال در نظام اقتصادی و سایر جرائم موضوع قانون مبارزه با جرائم اقتصادی در صلاحیت دادگاه انقلاب است که با قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی باشد و در غیر این صورت در صلاحیت دادگاه عمومی خواهد بود و لذا با توجه به میزان مجازات قانون مرتکبین اتهام و صرف نظر از صحت و سقم موضوع و مستنداً به رأی وحدت رویه مذکور و بند ت ماده ۳۰۲ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ قرار عدم صلاحیت خود به شایستگی دادگاه کیفری یک استان صادر و اعلام می‌نماید.»

پس از ارسال پرونده به دادگاه کیفری استان خوزستان، شعبه اول دادگاه کیفری یک استان به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۱۳۷۳۹۰۰۰۸۵۹۱۳۹۳ ـ ۱۴۰۱/۹/۲۳، چنین رأی داده است:

« … همانگونه که در دادنامه شماره ۱۴۰۱۰۶۳۹۰۰۰۰۵۹۹۵۶۸ ـ ۱۴۰۱/۸/۱۶ شعبه هفدهم دیوان عالی کشور نیز ذکر شده است با توجه به اینکه بر اساس قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور رسیدگی به اتهام یادشده در صلاحیت دادگاه‌های انقلاب اسلامی است و با توجه به اینکه بر اساس بند ت ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ سایر مواردی که به موجب قانون خاص در صلاحیت دادگاه انقلاب قرار داده شده است همچنان در صلاحیت دادگاه انقلاب می‌باشد و این قانون مؤخّر بر رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ ـ ۱۳۸۶/۷/۲۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور می‌باشد و عملاً رأی وحدت رویه مزبور با ماده ۳۰۳ قانون فوق‌الاشعار منسوخ شده است، با توجه به ‌مراتب، این دادگاه ضمن نفی صلاحیت از خود قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت محاکم انقلاب اسلامی اهواز صادر و اعلام می‌نماید.»

با ارسال پرونده به دیوان عالی کشور و با ارجاع آن به شعبه بیستم، این شعبه به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۱۰۶۳۹۰۰۰۰۹۱۴۸۶۲ ـ ۱۴۰۱/۱۲/۳، چنین رأی داده است:

«… نظر به این که برابر تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب ۱۳۶۹/۹/۱۹ با اصلاحات و الحاقات بعدی، رسیدگی به کلیه جرایم مذکور در این قانون در صلاحیت دادسراها و دادگاه‌های انقلاب اسلامی است و مطابق بند (ت) ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، سایر مواردی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت این دادگاه (انقلاب) است در دادگاه انقلاب رسیدگی می‌شود و با توجه به این که بر اساس ماده ۵۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ ماده ۵ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۸۱ نسخ شده است و رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ مورخ ۱۳۸۶/۷/۲۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور که در راستای ماده ۵ قانون اخیرالذکر صادر شده است به لحاظ نسخ ماده قانونی مذکور قابلیت استناد ندارد و به علاوه آخرین اراده قانونگذار در بند (ت) ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری بر اعتبارصلاحیت دادگاه انقلاب در رسیدگی به جرایمی است که در قوانین خاص پیش‌بینی شده است، بنا به مراتب و با لحاظ ماده ۴۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری ، استناد به رأی وحدت رویه مذکور مطابق موازین قانونی نبوده و مستنداً به ماده ۳۱۷ همان قانون و ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ با صائب دانستن استدلال شعبه اوّل دادگاه کیفری یک استان خوزستان و اعلام صلاحیت رسیدگی دادگاه انقلاب شهرستان اهواز حل اختلاف می‌نماید.»

ب) ۱ ـ به حکایت قرار شماره ۹۵۰۹۹۷۲۰۶۳۱۰۰۰۰۲ ـ ۱۳۹۵/۱/۱۰ شعبه اول دادگاه کیفری یک استان مازندران، در خصوص اتهام متهمین مبنی بر وصول وجوه اشخاص حقیقی و حیف و میل کردن اموال و وجوه مردم، چنین رأی داده است:

« … دادگاه با بررسی جمیع اوراق و محتویات پرونده توجهاً به نوع جرم و بزه اعلامی درکیفرخواست نظر به اینکه ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب ۱۳۶۹/۰۹/۱۹ با اصلاحات بعدی مقرر می‌دارد “هریک از اعمال مذکور در بندهای ماده یک، ازجمله بند هـ ماده یک قانون مرقوم: وصول وجوه کلان به صورت قبول سپرده اشخاص حقیقی یا حقوقی تحت عنوان مضاربه و نظایر آن که موجب حیف و میل اموال مردم یا اخلال در نظام اقتصادی شود. چنانچه به قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران و یا به قصد مقابله با آن و یا با علم به مؤثر بودن اقدام در مقابله با نظام مزبور چنانچه در حد افساد فی‌الارض باشد مرتکب به اعدام و… که تشخیص این امر نیز بر عهده دادگاه صالح می‌باشد ” و اینکه تبصره ۶ ماده ۲ این قانون مقرر می‌دارد که: رسیدگی به کلیه جرایم مذکور در این قانون در صلاحیت دادسراها ودادگاه‌های انقلاب اسلامی است و دادسراها و دادگاه‌های مزبور در مورد جرایم موضوع ماده یک این قانون مکلفند فوراً و خارج از نوبت رسیدگی نمایند و نظر به اینکه به دلالت بند ت ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ با اصلاحات بعدی رسیدگی به مواردی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت دادگاه انقلاب است دردادگاه انقلاب قابل رسیدگی می‌باشد و به اعتقاد این دادگاه با تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب۱۳۹۲ با اصلاحات بعدی رسیدگی در مواردی که در قوانین خاص در صلاحیت دادگاه انقلاب می‌باشد در دادگاه انقلاب رسیدگی می‌گردد و اینکه آراء وحدت رویه به شماره‌های ۶۶۴ ـ ۱۳۸۲/۰۷/۳۰ و۷۰۴ ـ ۱۳۸۶/۰۷/۲۴ هیأت محترم عمومی دیوان عالی کشور، با توجه به اختلاف بین محاکم با تصویب ماده ۵ قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب با اصلاحات بعدی که در مقام احصاء جرایم در صلاحیت دادگاه انقلاب بوده صادر شده است که این ماده اخیرالذکر با تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب۱۳۹۲ با اصلاحات بعدی و به موجب ماده۵۷۰ این قانون نسخ صریح گردیده و تاکنون تبصره ۶ ماده ۲ قانون اخلالگران در نظام اقتصادی نیز نسخ صریح نگردیده است. لهذا این دادگاه نظر به مراتب معنون، مستنداً به مواد مرقوم قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت محاکم محترم انقلاب اسلامی مستقر در مرکز استان صادر و اعلام می‌نماید..»

پس از ارسال پرونده به دادگاه انقلاب اسلامی، شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ساری به موجب دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۱۵۱۲۶۰۰۴۰۹ ـ ۱۳۹۵/۳/۸، چنین رأی داده است:

«… با بررسی مجموع محتویات پرونده و نظر به اینکه بر اساس بند اول ماده ۵ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۸۱ به کلیه جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور و محاربه و یا افساد فی‌الارض در دادگاه‌های انقلاب رسیدگی می‌گردد و رسیدگی به جرائم مذکور در بندهای مختلف ماده یک قانون مجازات اخلال‌گران در نظام اقتصادی کشور نیز در صورتی که طبق ماده ۲ این قانون به قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران یا به قصد مقابله با آن و یا با علم به مؤثر بودن اقدام در مقابله با نظام مزبور باشد، به لحاظ اینکه متضمن اقدام علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور است با این دادگاه‌ها خواهد بود و در سایر موارد به علت نسخ ضمنی تبصره ۶ ماده ۲ قانون یاد شده در این قسمت دادگاه‌های عمومی صلاحیت رسیدگی خواهند داشت و در ما نحن فیه متهمین که ظاهراً زوجین می‌باشند با تأسیس صندوق قرض‌الحسنه‌ای در روستای … وجوهی را از مردم دریافت و به‌ لحاظ مشکل مالی به وجود آمده قادر به ایفای تعهدشان نشده‌اند و در واقع اقدامات انجام شده متهمین به قصد ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران یا مقابله با آن تلقی نخواهد شد و از طرفی رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ ـ ۱۳۸۶/۷/۲۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور که برای دادگاه‌ها لازم‌الاتباع خواهد بود نیز به این مسئله اشعار دارد بنابراین به لحاظ منتزع شدن موضوع معنونه از صلاحیت دادگاه انقلاب، این مرجع خود را صالح به رسیدگی ندانسته و به استناد فراز آخر ماده ۲ قانون مجازات اخلال‌گران در نظام اقتصادی کشور مصوب ۱۳۶۹/۹/۱۹ با اصلاحات و الحاقات بعدی و بند ت ماده ۳۰۲ و ماده ۳۱۷ قانون آئین دادرسی کیفری و رأی وحدت رویه یاد شده که نسخه ای از آن پیوست پرونده خواهد شد و ماده ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت و شایستگی شعبه اول دادگاه کیفری استان مازندران به لحاظ درجه سه به بالا بودن مجازات قانونی جرم یاد شده صادر و اعلام می‌نماید.»

با ارسال پرونده به دیوان عالی کشور و ارجاع آن به شعبه نهم، این شعبه به موجب دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۹۴۰۰۱۰۵ ـ ۱۳۹۵/۵/۱۲، چنین رأی داده است:

«… با توجه به مندرجات پرونده و کیفیات منعکس در آن ، علی رغم تصویب بند ت ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ ـ ۱۳۸۶/۷/۲۴ کماکان به قوت خود باقی بوده و مورد عمل می‌باشد بنابراین قرار صادره از شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ساری مبنی بر صالح بودن دادگاه کیفری یک ساری جهت رسیدگی تأیید می‌گردد»

۲ـ به حکایت دادنامه شماره ۱۴۰۱۶۸۳۹۰۰۰۶۷۹۵۶۶۱ ـ ۱۴۰۱/۵/۲۴ شعبه پانزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران، در خصوص اتهام متهمین دایر بر اخلال در نظام اقتصادی از طریق وصول وجوه کلان با تشکیل شرکت‌های صوری و صدور فاکتور ساختگی، چنین رأی داده است:

«… صرف نظر از صحت و سقم ادعا و قطع نظر از نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه به شماره۳۸۱ ـ ۱۴۳ ـ ۱۴۰۰ک ـ ۲۲ /۱۴۰۰/۱۰ مبنی بر اینکه «با توجه به بند ت ماده ۳۰۳ قانون ایین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ ناظر بر تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور رسیدگی به جرایم مذکور در این قانون در صلاحیت دادگاه انقلاب است و رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ مورخ ۱۳۸۶/۷/۲۴ که ناظر بر ماده ۵ قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۳ است به لحاظ نسخ صریح این قانون در حال حاضر قابل استناد نیست. و قطع نظر از اینکه شعب متعدد دیوان عالی کشور(۳۴ ، ۱۷ و…) در آراء صادره، در مقام حل اختلاف در صلاحیت، دادگاه انقلاب را در جرایم موضوع قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی، صالح به رسیدگی دانسته‌اند به موجب تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی اصل در رسیدگی به جرایم مذکور در صلاحیت دادگاه انقلاب می‌باشد و قطع نظر از آنکه رأی وحدت رویه ۷۰۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با توجه به نسخ صریح ماده ۵ قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب به لحاظ اینکه آراء هیأت عمومی مفسر قانون هستند و با نسخ قانون رأی مذکور که مبنی‌علیها صادر شده نیز به تبع اصل، منسوخ و غیر قابل استناد می‌گردد. لذا مستنداً به تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی رسیدگی به کلیه جرایم موضوع قانون فوق در صلاحیت دادگاه انقلاب می‌باشد و مستنداً به مواد ۳۰۳ و ۳۰۲ و ۳۱۱ قانون آیین دادرسی کیفری و مواد ۱ و صدر ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی مصوب ۱۳۶۹ با اصلاحات و الحاقات بعدی (۱۳۸۴) قرار عدم صلاحیت این دادگاه به شایستگی دادگاه انقلاب اسلامی تهران … صادر و اعلام می‌گردد.»

پس از ارسال پرونده به دادگاه انقلاب اسلامی، شعبه بیست و هشتم دادگاه انقلاب اسلامی تهران به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۱۶۸۳۹۰۰۰۸۸۹۱۵۵۸ ـ ۱۴۰۱/۶/۲۹، چنین رأی داده است:

«… با عنایت به محتویات پرونده و نظر به اینکه موضوع اتهامی به قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران و یا به قصد مقابله با آن و یا با علم به مؤثر بودن اقدام در مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران نبوده، لذا دادگاه در راستای رأی شماره ۷۰۴ مورخ ۱۳۸۶/۰۷/۲۴ وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت و شایستگی دادگاه کیفری یک تهران صادر و اعلام می‌نماید و در راستای ماده ۲۷ و ۲۸ قانون آیین دادرسی مدنی پرونده جهت حل اختلاف به دیوان عالی کشور ارسال می‌گردد.»

با ارسال پرونده به دیوان عالی کشور و با ارجاع آن به شعبه بیست و ششم، این شعبه به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۱۰۶۳۹۰۰۰۰۵۲۴۱۶۲ ـ ۱۴۰۱/۷/۲۳، چنین رأی داده است:

« … اقدام باندی و تشکیلاتی جهت اخلال در نظام کشور به صراحت ماده ۲ این قانون چنانچه به قصد ضربه زدن به نظام یا به قصد مقابله با آن و با علم به مؤثر بودن اقدام در مقابله با نظام، چنانچه در حد افساد فی‌الارض باشد مرتکب به اعدام محکوم در غیر این صورت به حبس از ۵ تا ۲۰ سال محکوم می‌شود. با توجه به بند الف ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری فقط در صورت تحقق شرایط فوق و صدق افساد فی‌الارض موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب خواهد بود در صورت عدم تحقق شرایط فوق (قصد مقابله و …) با توجه به میزان مجازات که حداکثر ۲۰ سال حبس است و مجازات درجه ۲ است، موضوع در صلاحیت دادگاه کیفری یک استان تهران است بنابراین با استناد به ماده ۲۸ [قانون آیین دادرسی مدنی] ضمن نقض قرار دادگاه کیفری یک و تأیید قرار دادگاه انقلاب ، حکم به صلاحیت دادگاه کیفری یک استان تهران صادر و حل اختلاف می‌کند.»

چنانکه ملاحظه می‌شود، شعب محترم دوم و بیستم دیوان عالی کشور از یک طرف و شعب محترم نهم و بیست و ششم دیوان عالی کشور از طرف دیگر، در خصوص صلاحیت رسیدگی به جرائم اخلال در نظام اقتصادی، اختلاف نظر دارند به طوری که شعب دوم و بیستم رسیدگی به جرایم مذکور را در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی دانسته، اما شعب نهم و بیست و ششم، دادگاه کیفری یک را صالح به رسیدگی دانسته‌اند.

بنا به مراتب، در موضوع مشابه، اختلاف استنباط محقق شده است، لذا در اجرای ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی، طرح موضوع در جلسه هیأت عمومی دیوان عالی کشور درخواست می‌گردد.

غلامرضا انصاری ـ معاون قضایی دیوان عالی کشور در امور هیأت عمومی

ب) نظریه نماینده محترم دادستان کل کشور

احتراماً در خصوص پرونده وحدت رویه قضایی شماره ۱۵/۱۴۰۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور به نمایندگی از دادستان محترم کل کشور به شرح ذیل اظهار عقیده می‌نمایم:

حسب گزارش ارسالی ملاحظه می‌گردد اختلاف نظر بین شعب محترم دوم و بیستم دیوان عالی کشور از یک طرف و شعب محترم نهم و بیست و ششم دیوان عالی کشور از طرف دیگر در مورد صلاحیت مراجع قضایی درخصوص رسیدگی به جرائم موضوع قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور می‌باشد، به گونه‌ای که شعب دوم و بیستم دیوان عالی کشور رسیدگی به کلیه جرائم مذکور در این قانون را در صلاحیت دادسرا و دادگاه‌های انقلاب اسلامی دانسته لیکن شعب نهم و بیست و ششم دیوان عالی کشور رسیدگی به موضوع را در صلاحیت دادگاه کیفری تشخیص داده‌اند.

لذا با بررسی گزارش ارسالی و باتوجه به تاریخ صدور آراء مورد اختلاف و توالی و ترتب آن آراء بر یکدیگر و ضرورت و اهمیت حل اختلاف موضوع، آن هم در پرونده‌های مهم اقتصادی که مورد توجه مسئولین کشور و مردم است و بار روانی چنین پرونده‌هایی معمولاً سنگین بوده و برخی از معاندین نیز با جهتگیری سوء، درصدد تشویش اذهان عمومی برمی‌آیند، حتی بهتر این بود که موضوع در سریع‌ترین زمان ممکن مورد توجه قرار می‌گرفت. از طرفی هرچند که عناوین مطروحه در پرونده‌ها از جهت کلی موضوع و قوانین استنادی، مشابه و هم خانواده تلقی می‌شوند، اما با توجه به عناوین اتهامی و مصادیق اعلامی در هر چهار پرونده، شایسته است به عناصر متشکله جرایم انتسابی و حدود و میزان و درجه مجازات‌های آن عنایت جدی شود و در تشخیص مرجع صالح با ظرافت قضایی بیشتری برای کل کشور ارائه طریق گردد.

قوانین مدنظر و مستند همکاران محترم قضایی که در متن استدلال‌های شعب محترم انقلاب اسلامی و کیفری استان و دیوان عالی کشور آمده عبارتند از:

یک) تبصره ۲ ماده ۶ قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب و ماده ۵ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب (مصوب ۱۳۸۱)

دو) آراء وحدت رویه شماره ۶۶۴ مورخ ۱۳۸۲/۷/۳۰ و ۷۰۴ مورخ ۱۳۸۶/۷/۲۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور.

سه) مواد ۳۱۱ و ۳۱۷ و ۳۰۲ و ۳۰۳و ۴۷۳ و ۵۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری.

چهار) مواد ۱و ۲ و تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور (۱۳۶۹ با اصلاحات سال ۱۳۸۴)

پنج) نظریه مشورتی شماره ۱۴۳۳۸۱/ ۱۴۰۰ ک اداره کل حقوقی قوه قضاییه.

به نظر می‌رسد آنچه محل اختلاف است این است که چه نوع اخلالی در نظام اقتصادی کشور در صلاحیت دادگاه انقلاب و چه نوع در صلاحیت محاکم عمومی است، لازم به ذکر است منشأ اختلاف هم به واسطه قیدی است که در ماده ۲ آورده شده و آن عبارت است از اینکه اعمال مذکور چنانچه به قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران و یا به قصد مقابله با آن و یا با علم به مؤثر بودن اقدام در مقابله با نظام مزبور، چنانچه در حد افساد فی‌الارض باشد مرتکب به اعدام و در غیر این صورت به حبس محکوم می‌شود.

لذا با توجه به مطالب معنونه و با عنایت به اطلاق تبصره ۶ ماده ۲ قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب سال ۱۳۶۹ که بیان می‌دارد رسیدگی به کلیه جرایم مذکور در آن قانون در صلاحیت دادسراها و دادگاه‌های انقلاب اسلامی می‌باشد، به علاوه آخرین اراده قانونگذار در بند ت ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری بر اعتبار و صلاحیت دادگاه انقلاب در رسیدگی به جرایمی است که در قوانین خاص پیش‌بینی شده و اینکه رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ مورخ ۱۳۸۶ بر مبنای ماده ۵ قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب صادر گردیده است، لذا با نسخ ماده ۵ قانون آیین دادرسی کیفری، رأی وحدت رویه مذکور نیز باتوجه به ماده ۴۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری نسخ ضمنی گردیده و موضوعاً منتفی بوده و به استناد بند ت ماده ۳۰۳ قانون اخیرالذکر رسیدگی به جرائمی که در قوانین خاص پیش‌بینی شده در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی است و با عنایت به اینکه قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور نیز از جمله قوانین خاص مقرر در این بند است فلذا رسیدگی به کلیه جرائم موضوع این قانون در صلاحیت دادگاه انقلاب است و من حیث‌المجموع نظر شعب محترم دوم و بیستم دیوان عالی کشور را مطابق با قانون و قابل تأیید می‌دانم.

ج) رأی وحدت‌ رویه شماره ۸۴۲ ـ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

طبق بند «ت» ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ دادگاه‌ انقلاب به جرایمی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت این مرجع است رسیدگی می‌کند. از جمله مصادیق آن، جرایم مصرّح در قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب ۱۳۶۹/۹/۱۹ با اصلاحات و الحاقات بعدی است که برابر تبصره ۶ ماده ۲ همین قانون در صلاحیت دادگاه‌ انقلاب قرار داده شده است.

بر این اساس با تصویب ماده ۵۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری، ماده ۵ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۸۱، نسخ صریح گردیده و رأی وحدت رویه شماره ۷۰۴ ـ ۱۳۸۶/۷/۲۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور که در مقام تفسیر قضایی و رفع ابهام از ماده قانونی اخیرالذکر صادر شده است، به تبع آن قابلیت استناد ندارد.

لذا رسیدگی به کلیه جرایم موضوع قانون اخلال در نظام اقتصادی کشور اعم از اینکه در حد افساد فی‌الارض یا عمده یا غیر عمده باشد، در صلاحیت دادگاه انقلاب است. بنا به مراتب مذکور، رأی شعب دوم و بیستم دیوان عالی کشور در حدی که با این نظر انطباق دارد با اکثریت آراء اعضای هیأت عمومی صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود.

این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

محمّد جعفـر منتظری ـ رئیس هیأت عمومی دیوان عالی کشور

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

متخصص در زمینه جرایم رایانه ای

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز ( تهران )

1403/01/11/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/03/justice-angel11.jpg 579 1280 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-03-30 18:52:572024-06-23 16:28:29رأی وحدت رویه شماره ۸۴۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور با موضوع تعیین مرجع صالح در رسیدگی به جرائم موضوع قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور
جرایم رایانه ای, دادنامه, رایانه

استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل

استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل ، استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین الملل (ترمینیشن)، مصداق بزه رایانه ای است.
مستندات : ماده ۲۴ قانون جرایم رایانه ای

تاریخ دادنامه قطعی : ۱۳۹۲/۰۸/۱۹

 

استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل - وکیل متخصص ترمینیشن

استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل – وکیل متخصص ترمینیشن

رأی دادگاه بدوی استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل

در خصوص اتهام الف.ن. فرزند ع. دایر بر استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین الملل (ترمینیشن) به شرح کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب تهران، با بررسی جامع اوراق و محتویات پرونده، شکایت شرکت ارتباطات زیرساخت کشور و کشف تجهیزات مختص امر ترمینیشن از مکان مربوط به متهم و اقرار متهم و پاسخ استعلام آزمایشگاه دیجیتال ناجا و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده با احراز بزهکاری متهم و با استناد به ماده ۷۵۲ قانون مجازات اسلامی به پرداخت سیصد میلیون ریال جزای نقدی محکوم می نماید.

رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه ۱۰۳۳ دادگاه عمومی جزایی تهران ـ پاشازاده

رأی دادگاه تجدیدنظر استان استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل

در خصوص تقاضای آقای الف.ن. فرزند ع. محکوم علیه دادنامه قطعی شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۳۸۰۱۱۲۸ مورخ ۲۰/۸/۹۱ صادره از این دادگاه (شعبه سی و هشتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران) مبنی بر اعمال تخفیف در مجازاتش، با استناد به اعلام رضایت شاکی و با نگرش در مجموعه اوراق و محتویات پرونده نظر به اینکه بزه عنوان شده از جمله جرایم غیرقابل گذشت بوده و دادنامه صادره از دادگاه نخستین در تاریخ ۲۰/۸/۹۱ در اجرای دادنامه فوق الذکر قطعیت یافته و محکوم علیه پس از قطعیت حکم رضایت منجز خود را به شرح رضایت نامه ابرازی مورخ ۵/۶/۹۲ اعلام نموده است؛

بنابه مراتب مرقوم موجبات اعمال کیفیات مخففه فراهم بوده و دادگاه مستنداً به ماده ۲۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری با رعایت ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی اول اردیهشت ماه هزار و سیصد و نود و دو مبلغ سیصد میلیون ریال جزای نقدی مقرر در حکم را به مبلغ یکصد و هشتاد میلیون ریال تقلیل و تخفیف می دهد.

رأی صادره قطعی است.

رئیس شعبه ۳۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه

دادگرنیا ـ صادقی

تصمیم دادگاه

برابر دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۳۸۰۱۱۲۸ مورخ ۲۰/۸/۹۱ صادره از این دادگاه آقای الف.ن. فرزند ع. به اتهام استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین المللی به پرداخت سیصد میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم گردیده، سپس نامبرده در تاریخ ۱۶/۷/۹۲ و ۵/۸/۹۲ یک سوم جزای نقدی را پرداخت نموده، محکوم علیه تقاضای صدور حکم به تعلیق اجرای مجازات نموده و دادیار اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب تهران با تقاضای محکوم علیه موافقت نموده.

بر این اساس دادگاه به استناد ماده ۴۶ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و بندهای ب و ت ماده ۴۰ قانون مذکور قرار تعلیق اجرای باقیمانده کیفر تعیین شده را به مدت سه سال صادر می نماید. چنانچه در این مدت مرتکب جرایم مذکور در ماده ۵۲ قانون مجازات اسلامی نگردد محکومیت تعلیقی بلااثر می گردد، در غیر این صورت مطابق ماده ۵۰ قانون مذکور اقدام می گردد. رأی صادره قطعی است .
رئیس شعبه ۳۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
دادگرنیا ـ صادقی

تصمیم دادگاه در خصوص استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای الف.ن. فرزند ع. با وکالت آقای م.ح. نسبت به دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۳۱۹۰۸۰۰۶۴۹ مورخ ۲۸/۶/۹۱ صادره از شعبه ۱۰۳۳ دادگاه عمومی جزایی تهران که متضمن محکومیت مشارالیه به پرداخت مبلغ سیصد میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت از حیث اتهام استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین المللی (ترمینیشن) است،

با نگرش در مجموعه اوراق و محتویات پرونده بالاخص کشف تجهیزات مختص ترمینیشن در محل متعلق به متهم اقرار و اذعان تجدیدنظرخواه به نصب تجهیزات مرقوم در منزلش به شرح مندرجات صفحه بیست و هفتم و بیست و نهم پرونده، پاسخ استعلام از آزمایشگاه دیجیتال ناجا نظر به اینکه از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض و گسیختن رأی صادره را فراهم آورد به عمل نیامده و بر مبانی استدلال و استنباط دادگاه نخستین در احراز و تشخیص بزهکاری تجدیدنظرخواه و صدور حکم بر همین مبنا خدشه و خللی مترتب نیست،

لذا دادگاه ضمن رد تجدیدنظرخواهی عنوان شده دادنامه معترض عنه را با استناد به بند الف ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید و استوار می نماید. رأی صادره قطعی است .
رئیس شعبه ۳۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
دادگرنیا ـ آروین

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

متخصص در زمینه جرایم رایانه ای

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز ( تهران )

1403/01/09/۱ دیدگاه/توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/03/termination-origination.jpg 731 1280 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-03-28 14:15:562024-03-28 14:17:01استفاده غیرمجاز از پهنای باند بین‌الملل
املاک, مقالات

افراز و تفکیک املاک به طور ساده

افراز و تفکیک املاک به طور ساده

افراز و تفکیک دو اصطلاح حقوقی مرتبط با املاک هستند که به اشتباه به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. در حالی که هر کدام مفهوم و فرآیندی مجزا دارند.

افراز

به معنی تقسیم مال غیرمنقول مشاع (ملکی که متعلق به چند نفر است) به نسبت سهم هر یک از شرکا است. در واقع، افراز به دنبال جدا کردن سهم هر شریک از ملک مشاع و تبدیل آن به مالکیت مستقل است.

تفکیک

به معنی تقسیم یک ملک (اعم از مشاع یا مفروز) به قطعات کوچکتر با مشخصات معین است. هدف از تفکیک، ایجاد قطعات مجزا برای ثبت در اداره ثبت اسناد و املاک است.

تفاوت‌های کلیدی بین افراز و تفکیک:

  • حالت مشاع : افراز فقط در مورد املاک مشاع قابل انجام است، در حالی که تفکیک در مورد املاک مشاع و مفروز (ملکی که متعلق به یک نفر است) قابل انجام است.
  • تعیین سهم : در افراز، سهم هر یک از شرکا در ملک مشاع تعیین و در قطعات تفکیکی لحاظ می‌شود. در حالی که در تفکیک، نیازی به تعیین سهم نیست.
  • رضایت و عدم رضایت : تفکیک با رضایت و در حالت تفاهم مالکین مشاع است و لازمه افراز عدم تفاهم و رضایت و وجود اختلاف نسبت به حصه یکدیگر و قصد، قطع حالت اشتراک است.
  • هدف : هدف از افراز، تقسیم مالکیت است. اما هدف از تفکیک، تقسیم فیزیکی ملک است.
  • مرجع صالح : درخواست افراز می‌تواند به دادگاه یا اداره ثبت اسناد و املاک ارائه شود. اما درخواست تفکیک فقط به اداره ثبت اسناد و املاک ارائه می‌شود.
افراز و تفکیک املاک هر آنچه باید بدانیم

افراز و تفکیک املاک هر آنچه باید بدانیم

شرایط افراز:

  • مالکیت مشاعی: ملک باید متعلق به بیش از یک نفر باشد.
  • معین بودن سهم شرکا: سهم هر یک از شرکا در ملک مشاع باید معلوم باشد.
  • عدم ممنوعیت قانونی: افراز نباید خلاف قانون یا شرع باشد.

مراحل افراز:

  1. ارائه درخواست: درخواست افراز به دادگاه یا اداره ثبت اسناد و املاک ارائه می‌شود.
  2. کارشناسی: کارشناس رسمی دادگستری برای ارزیابی ملک و تعیین سهم شرکا تعیین می‌شود.
  3. صدور رای: در صورت عدم توافق شرکا، دادگاه رای به افراز ملک صادر می‌کند.
  4. اجرای رای: پس از صدور رای، ملک توسط کارشناس تفکیک و به نسبت سهم شرکا تقسیم می‌شود.

مراحل تفکیک:

  1. ارائه درخواست: درخواست تفکیک به اداره ثبت اسناد و املاک ارائه می‌شود.
  2. کارشناسی: کارشناس رسمی دادگستری برای بررسی ملک و تعیین نقشه تفکیکی تعیین می‌شود.
  3. صدور سند تفکیکی: پس از تأیید نقشه تفکیکی، برای هر یک از قطعات مجزا سند مالکیت صادر می‌شود.

نکات مهم:

  • در صورت وجود اختلاف بین شرکا، رجوع به مراجع قانونی ضروری است.
  • قبل از انجام هرگونه اقدام، مشاوره با متخصصان حقوقی توصیه می‌شود.

منابع:

  • قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب ۱۳۵۷
  • آیین‌نامه اجرایی قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب ۱۳۵۸

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

 

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

وکیل متخصص دعاوی ملکی ، ثبتی و سرقفلی

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز

1403/01/07/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/03/efraz-tafkik.jpg 1297 1272 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-03-26 14:37:132024-03-26 14:38:55افراز و تفکیک املاک به طور ساده
املاک, دسته‌بندی نشده, مقالات

اجاره و روابط موجر و مستاجر : راهنمای جامع

اجاره و روابط موجر و مستاجر : راهنمای جامع

مقدمه:

اجاره، یکی از رایج‌ترین معاملات در جوامع بشری است که به واسطه آن، منافع عین مستأجره برای مدت معین، در ازای اجرت‌المثل، به مستاجر واگذار می‌شود. این رابطه حقوقی، با ظرافت‌ها و پیچیدگی‌های خاص خود، همواره مورد توجه قانون‌گذاران و حقوقدانان بوده است. در این مقاله، به بررسی جامع موضوع اجاره و روابط موجر و مستاجر، با تمرکز بر نکات کلیدی و کاربردی برای مخاطبان عمومی و صاحبان کسب‌وکار، خواهیم پرداخت.

مفاهیم کلیدی اجاره

  • عقد اجاره: توافقی بین موجر و مستاجر است که به موجب آن، موجر منافع عین مستأجره را برای مدت معین، به مستاجر واگذار می‌کند و مستاجر متعهد به پرداخت اجرت‌المثل می‌شود.
  • موجر: مالک عین مستأجره است که منافع آن را به مستاجر واگذار می‌کند.
  • مستاجر: فردی است که منافع عین مستأجره را از موجر برای مدت معین، در ازای اجرت‌المثل، دریافت می‌کند.
  • عین مستأجره: مال مورد اجاره که می‌تواند شامل آپارتمان، منزل مسکونی، زمین و … باشد.
  • اجرت‌المثل: مبلغی است که مستاجر در قبال استفاده از منافع عین مستأجره و در قالب قرارداد اجاره، به موجر پرداخت می‌کند.
  • مدت اجاره: زمان مشخصی است که در عقد اجاره تعیین می‌شود و در طول آن، مستاجر حق استفاده از عین مستأجره را دارد.
اجاره و روابط موجر و مستاجر : راهنمای جامع

اجاره و روابط موجر و مستاجر : راهنمای جامع

موضوعات حقوقی مهم روابط موجر و مستاجر

  • شرایط صحت عقد اجاره

    • اهلیت طرفین
    • رضایت طرفین
    • معین بودن عین مستأجره
    • معین بودن اجرت‌المثل
    • معین بودن مدت اجاره
  • تعهدات موجر

    • تحویل عین مستأجره به مستاجر
    • حفظ و نگهداری عین مستأجره
    • امتناع از هرگونه اقدامی که مانع استفاده مستاجر از عین مستأجره شود
  • تعهدات مستاجر

    • پرداخت اجرت‌المثل در مواعد مقرر
    • استفاده از عین مستأجره در حدود متعارف
    • حفظ و نگهداری عین مستأجره
    • عدم ایجاد خرابی در عین مستأجر

نکته های کاربردی برای مستاجران

  • قبل از انعقاد قرارداد اجاره، از صحت سند مالکیت موجر و عدم وجود هرگونه رهن و وثیقه بر روی ملک، اطمینان حاصل کنید.
  • در خصوص جزئیات و شرایط اجاره، از جمله مدت اجاره، مبلغ اجرت‌المثل، نحوه پرداخت، تعمیرات و …، با موجر به توافق کامل رسیده و آن را در قرارداد اجاره قید کنید.
  • از دریافت و تحویل عین مستأجره در قبال صورتجلسه و با ذکر جزئیات کامل، اطمینان حاصل کنید.
  • در طول مدت اجاره، از عین مستأجره به نحو صحیح و متعارف استفاده کنید و از ایجاد هرگونه خرابی و نقص در آن خودداری کنید.
  • اجرت‌المثل را در مواعد مقرر و به صورت توافق شده، به موجر پرداخت کنید.

نکات کاربردی برای موجران

  • قبل از انعقاد قرارداد اجاره، از اهلیت و صلاحیت مستاجر اطمینان حاصل کنید.
  • در خصوص جزئیات و شرایط اجاره، از جمله مدت اجاره، مبلغ اجرت‌المثل، نحوه پرداخت، تعمیرات و …، با مستاجر به توافق کامل رسیده و آن را در قرارداد اجاره قید کنید.
  • عین مستأجره را در وضعیت سالم و قابل استفاده به مستاجر تحویل دهید.

اجرت المثل و اجرت المسمی

اجرت المسمی

به طور ساده اجرت المسمی، مبلغی است که در قرارداد اجاره به عنوان اجرت استفاده از عین مستأجره، توسط طرفین توافق و تعیین می‌شود. این مبلغ می‌تواند به صورت روزانه، ماهانه، سالانه یا به شکل دیگری توافق شود.

اجرت المثل

در مقابل اجرت المسمی، اجرت المثل مبلغی است که در صورت عدم تعیین اجرت در قرارداد اجاره، یا در شرایطی که توافق قبلی وجود ندارد، به عنوان اجرت استفاده از عین مستأجره تعیین می‌شود. در این حالت، معمولاً با نظر کارشناس و با توجه به عواملی مانند موقعیت ملک، نوع کاربری، متراژ و امکانات آن، میزان اجرت المثل تعیین می‌گردد.

تفاوت های اجرت المثل و اجرت المسمی

  • توافق طرفین: اجرت المسمی با توافق طرفین در قرارداد اجاره تعیین می‌شود، در حالی که اجرت المثل در صورت عدم توافق طرفین و با نظر کارشناس تعیین می‌گردد.
  • میزان مبلغ: میزان اجرت المسمی توسط طرفین تعیین می‌شود و می‌تواند بیشتر یا کمتر از اجرت المثل باشد. اما میزان اجرت المثل با توجه به شرایط موجود توسط کارشناس تعیین می‌گردد و معمولاً به نرخ روز بازار نزدیک است.
  • ضمانت اجرا: در صورت عدم پرداخت اجرت المسمی توسط مستاجر، موجر می‌تواند از طریق مراجع قانونی و با ارائه قرارداد اجاره، اقدام به وصول طلب خود نماید. اما در صورت عدم پرداخت اجرت المثل، موجر باید ابتدا با ارائه دلایل و مدارک خود به دادگاه، اثبات کند که مستاجر باید اجرت المثل پرداخت کند و سپس می‌تواند برای وصول طلب خود اقدام نماید.

نکات مهم اجرت المثل و اجرت المسمی اجاره و روابط موجر و مستاجر

  • در صورت تعیین اجرت المسمی در قرارداد اجاره، طرفین ملزم به رعایت آن هستند و نمی‌توانند به طور یکجانبه آن را تغییر دهند.
  • در صورت عدم تعیین اجرت در قرارداد اجاره، موجر و مستاجر می‌توانند در هر زمان برای تعیین اجرت المثل با یکدیگر توافق نمایند.
  • در صورت عدم توافق موجر و مستاجر در خصوص میزان اجرت المثل، هر یک از طرفین می‌توانند به دادگاه مراجعه نمایند و دادگاه با نظر کارشناس میزان اجرت المثل را تعیین خواهد کرد.

جمع بندی

آشنایی با مفاهیم اجرت المسمی و اجرت المثل و تفاوت های آنها برای موجران و مستاجران ضروری است تا بتوانند در معاملات خود با اطمینان بیشتر و با رعایت قوانین و مقررات اقدام نمایند.

 

تخلیه ملک از مستاجر در ایران: راهنمای جامع

مقدمه:

در روابط موجر و مستاجر، گاه شرایطی به وجود می‌آید که موجر به دنبال تخلیه ملک از مستاجر خود می‌افتد. این امر می‌تواند به دلایل مختلفی از جمله انقضای مدت اجاره، عدم پرداخت اجاره‌بها، تعدی و تفریط مستاجر و … رخ دهد. در این مقاله، به بررسی مراحل قانونی تخلیه ملک از مستاجر در ایران، بر اساس قوانین و مقررات مربوطه، خواهیم پرداخت.

مراحل قانونی تخلیه ملک

  1. ابلاغ اظهارنامه

هر چند که ابلاغ اظهارنامه جز ارکان اجباری تخلیه ملک نیست ولی بهتر است بدوا برای شروع، اظهارنامه برای مستاجر ارسال گردد. در این اظهارنامه، موجر می بایست دلیل درخواست تخلیه را به طور شفاف و صریح ذکر کند و به مستاجر مهلت قانونی برای تخلیه ملک را بدهد. مهلت قانونی به نوع دلیل تخلیه بستگی دارد.

  1. مراجعه به شورای حل اختلاف

در صورت عدم تخلیه ملک توسط مستاجر پس از انقضای مهلت قانونی، موجر باید به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک مراجعه کند. در این شورا، به موضوع رسیدگی می‌شود و در صورت اثبات صحت درخواست موجر، حکم تخلیه ملک صادر خواهد شد، مهمترین عامل در صدور دستور تخلیه داشتن قرارداد صحیح و رعایت شرایط الزامی آن است

  1. صدور دستور تخلیه

شورای حل اختلاف با بررسی شرایط و در صورت وجود شرایط تخلیه، دستور تخلیه ملک را صادر می نماید در غیر این صورت می بایست مالک به دادگاه عمومی جهت صدور حکم تخلیه مراجعه نماید که فرآیند طولانی و پر هزینه تری است.

  1. اجرای حکم تخلیه

پس از صدور حکم تخلیه، موجر می‌تواند با مراجعه به واحد اجرای احکام شورای حل اختلاف، درخواست اجرای حکم را بدهد. مأموران اجرای احکام با حضور در محل ملک و با کمک ضابطین قضایی، نسبت به تخلیه ملک از مستاجر و اثاثیه او اقدام خواهند کرد.

نکات مهم تخلیه ملک مسکونی

  • در تمام مراحل قانونی تخلیه ملک، حضور وکیل می‌تواند به تسریع روند کار و حفظ حقوق موجر کمک کند.
  • موجر موظف است قبل از تخلیه ملک، ودیعه مستاجر را به او مسترد نماید.

جمع بندی

تخلیه ملک از مستاجر فرآیندی قانونی دارد که باید با رعایت مراحل و ضوابط مربوطه انجام شود. آشنایی با این مراحل و قوانین مربوطه، به موجران و مستاجران کمک می‌کند تا در صورت بروز مشکل، با اتکا به قانون و با حفظ حقوق خود، به حل مشکل بپردازند.

 

 

 

تعیین وقت مشاوره با هماهنگی قبلی

جهت اخذ مشاوره در مورد این موضوع با ما تماس بگیرید

تلفن همراه : ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵

تلفن ثابت : ۸۸۰۷۱۵۱۹

 

آرش علیزاده نیری

وکیل پایه یک دادگستری

وکیل متخصص دعاوی ملکی ، ثبتی و سرقفلی

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز

1403/01/02/۰ دیدگاه /توسط Arash
https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2024/03/tips-to-find-house-for-rent_0_1200.jpg 800 1200 Arash https://arashalizadeh.com/wp-content/uploads/2025/04/logo.png Arash2024-03-21 23:10:552024-03-21 23:10:55اجاره و روابط موجر و مستاجر : راهنمای جامع
صفحه 4 از 41234

دسته ها

  • Cryptocurrency (۳)
  • اجرای ثبت (۲۷)
  • اسناد (۴)
  • املاک (۱۰)
  • پیمانکاری (۶)
  • تامین اجتماعی (۳)
  • تجارت الکترونیک (۱۹)
  • جرایم رایانه ای (۳۵)
  • چند رسانه ای (۶)
  • حقوق تجارت (۲۴)
  • حقوق شهروندی (۴)
  • حمل و نقل (۱)
  • دادنامه (۸۱)
  • دسته‌بندی نشده (۱۱)
  • دعاوی بانکی (۷۶)
  • دعاوی ملکی و ثبتی (۵)
  • رای وحدت رویه (۱۲)
  • رایانه (۴۹)
  • رمز ارز (۴)
  • شرکت ها (۱۷)
  • عمومی (۲)
  • فارنزیک (۱)
  • قوانین (۸۰)
  • مالکیت فکری (۱)
  • مالیات (۱)
  • مقالات (۳۵)
  • نظریه مشورتی (۲)
لینک به:Get in touch

در صورت نیاز به مشاوره در مورد موضوعات حقوقی با ما تماس بگیرید

دفتر حقوقی آرش علیزاده نیری آمادگی دارد به سوالات مراجعین از طریق حضور در موسسه، تماس تلفنی یا ارتباطات آنلاین پاسخ دهد.

اطلاعات تماس

دفتر وکالت آرش علیزاده نیری – تهران، پاسدارن، نگارستان هشتم، خیابان مسجد جامع غدیر خم – پلاک ۵۴ طبقه اول
تلفن همراه ۰۹۱۲۲۰۹۱۵۷۵ تلفن دفتر ۸۸۰۷۱۵۱۹

ایمیل : [email protected]

وب سایت www.ArashAlizadeh.com

تحدید مسولیت

مسئولیت استفاده از اطلاعات درج‌شده در این وب‌سایت بر عهده کاربر است. هرگونه بهره‌برداری از این اطلاعات بدون دریافت خدمات حرفه‌ای از وکلای دادگستری توصیه نمی‌شود.

درباره ما | ارتباط با ما

کلیه حقوق محفوظ است.

رفتن به بالا

This is a notification that can be used for cookie consent or other important news. It also got a modal window now! Click "learn more" to see it!

OKLearn More

تنظیمات کوکی و حریم خصوصی



چطور از کوکی‌ها استفاده می‌کنیم

ممکن است ما کوکی‌ها در دستگاه شما تنظیم کنیم. ما از کوکی‌ها استفاده می‌کنیم تا به ما اطلاع دهید هنگامی که از وب‌سایت ما باز می‌کنید، چگونه با ما ارتباط برقرار می‌کنید، برای غلبه بر تجربه کاربری خود و ارتباط با سایت ما سفارشی کنید.

با کلیک روی عنوان‌های مختلف بهتر می‌توانید پیدا کنید. شما همچنین می‌توانید برخی از تنظیمات خود را تغییر دهید. توجه داشته باشید که مسدود کردن برخی از انواع کوکی‌ها ممکن است تجربه شما را در وب‌سایت‌های ما و خدماتی که ما بتوانیم ارائه دهیم، تحت تاثیر قرار می‌دهد.

کوکی‌های وب‌سایت ضرروی است

These cookies are strictly necessary to provide you with services available through our website and to use some of its features.

Because these cookies are strictly necessary to deliver the website, refusing them will have impact how our site functions. You always can block or delete cookies by changing your browser settings and force blocking all cookies on this website. But this will always prompt you to accept/refuse cookies when revisiting our site.

We fully respect if you want to refuse cookies but to avoid asking you again and again kindly allow us to store a cookie for that. You are free to opt out any time or opt in for other cookies to get a better experience. If you refuse cookies we will remove all set cookies in our domain.

We provide you with a list of stored cookies on your computer in our domain so you can check what we stored. Due to security reasons we are not able to show or modify cookies from other domains. You can check these in your browser security settings.

سایر خدمات خارجی

We also use different external services like Google Webfonts, Google Maps, and external Video providers. Since these providers may collect personal data like your IP address we allow you to block them here. Please be aware that this might heavily reduce the functionality and appearance of our site. Changes will take effect once you reload the page.

Google Webfont Settings:

Google Map Settings:

Google reCaptcha Settings:

Vimeo and Youtube video embeds:

حریم خصوصی

تغییرات پس از بارگذاری صفحه دوباره اعمال خواهند شد

Accept settingsHide notification only